گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:بود در کاریز بی‌سرمایه‌ای عاریت بستد خر از همسایه‌ای

❈۱❈
بود در کاریز بی‌سرمایه‌ای عاریت بستد خر از همسایه‌ای
رفت سوی آسیا و خوش بخفت چون بخفت آن مرد حالی خر برفت
❈۲❈
گرگ آن خر را بدرید و بخورد روز دیگر بود تاوان خواست مرد
هر دو تن می‌آمدند از ره دوان تا بنزد میر کاریز آن زمان
❈۳❈
قصه پیش میر برگفتند راست زو بپرسیدند کین تاوان کراست
میر گفتا هرک گرگ یک تنه سردهد در دشت صحرا گرسنه
❈۴❈
بی شک این تاوان برو باشد درست هردو را تاوان ازو بایست جست
با رب این تاوان چه نیکو می‌کند هیچ تاوان نیست هرچ او می‌کند
❈۵❈
بر زنان مصر چون حالت بگشت زانک مخلوقی به دیشان برگذشت
چه عجب باشد که بر دیوانه‌ای حالتی تابد ز دولت خانه‌ای
❈۶❈
تا در آن حالت شود بی‌خویش او ننگرد هیچ از پس و از پیش او
جمله زو گوید، بدو گوید همه جمله زو جوید، بدو جوید همه

فایل صوتی منطق‌الطیر حکایت مردی که خری به عاریت گرفت و آنرا گرگ درید

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

مهدیه معظم نیا
2020-02-04T19:37:11
بیت :بر زنان مصر چون حالت بگشت ، زانکه مخلوقی به دیشان برگذشت« بدیشان » صحیح استحضرت یوسف ع از جلوی ایشان رد شد