گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:زو یکی پرسید کای صاحب قبول تو چه می‌گویی ز یاران رسول

❈۱❈
زو یکی پرسید کای صاحب قبول تو چه می‌گویی ز یاران رسول
گفت من از حق نمی‌آیم به سر کی توانم داد از یاران خبر
❈۲❈
گرنه در حق جان و دل گم دارمی یک نفس پروای مردم دارمی
آن نه من بودم که در سجده گهی خار در چشمم شکست اندر رهی
❈۳❈
بر زمین خونم روان شد از بصر من ز خون خویش بودم بی‌خبر
آنک او را این چنین دردی بود کی دل کار زن و مردی بود
❈۴❈
چون نبودم تا که بودم خودشناس دیگری را کی شناسم در قیاس
تو درین ره نه خدا و نه رسول دست کوته کن ازین رد و قبول
❈۵❈
تو کفی خاکی درین ره خاک شو از تبرا و تولا پاک شو
چون کفی خاکی سخن از خاک گوی جمله را تو پاک دان و پاک گوی

فایل صوتی منطق‌الطیر سخنی از رابعه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها