گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:بود مردی شیردل خصم افکنی گشت عاشق پنج سال او بر زنی

❈۱❈
بود مردی شیردل خصم افکنی گشت عاشق پنج سال او بر زنی
داشت بر چشم آن زن همچون نگار یک سر ناخن سپیدی آشکار
❈۲❈
زان سپیدی مرد بودش بی‌خبر گرچه بسیاری برافکندی نظر
مرد عاشق چون بود در عشق زار کی خبر یابد ز عیب چشم یار
❈۳❈
بعد از آن کم گشت عشق آن مرا را دارویی آمد پدید آن درد را
عشق آن زن در دلش نقصان گرفت کار او برخویشتن آسان گرفت
❈۴❈
پس بدید آن مرد عیب چشم یار این سپیدی گفت کی شد آشکار
گفت آن ساعت که شد عشق تو کم چشم من عیب آن زمان آورد هم
❈۵❈
چون ترا در عشق نقصان شد پدید عیب در چشمم چنین زان شد پدید
کرده‌ای از وسوسه پر شور دل هم ببین یک عیب خود ای کور دل
❈۶❈
چند جویی دیگران را عیب باز آن خود یک ره بجوی از جیب باز
تا چو بر تو عیب تو آید گران نبودت پروای عیب دیگران

فایل صوتی منطق‌الطیر حکایت عاشقی که عیب چشم یار را پس از نقصان عشق دید

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امیر
2013-02-23T06:05:10
در بیت پنجم "مرد را" صحیح است.