گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:یک شبی روح الامین در سد ره بود بانگ لبیکی ز حضرت می‌شنود

❈۱❈
یک شبی روح الامین در سد ره بود بانگ لبیکی ز حضرت می‌شنود
بنده‌ای گفت این زمان می‌خواندش می‌ندانم تا کسی می‌داندش
❈۲❈
این قدر دانم که عالی بنده ایست نفس او مرده است او دل زنده ایست
خواست تا بشناسد او را آن زمان زو نگشت آگاه در هفت آسمان
❈۳❈
در زمین گردید و در دریا بگشت بار دیگر گرد عالم دربگشت
هم ندید آن بنده را، گفت ای خدای سوی او آخر مرا راهی نمای
❈۴❈
حق تعالی گفت عزم روم کن در میان دیر شو معلوم کن
رفت جبرئیل و بدیدش آشکار کان زمان می‌خواند بت را زارزار
❈۵❈
جبرئیل آمد از آن حالت بجوش سوی حضرت بازآمد در خروش
پس زفان بگشاد گفت ای بی‌نیاز پرده کن در پیش من زین راز باز
❈۶❈
آنک در دیری کند بت را خطاب تو به لطف خود دهی او را جواب
حق تعالی گفت هست او دل سیاه می‌نداند، زان غلط کردست راه
❈۷❈
گر ز غفلت ره غلط کرد آن سقط من چو می‌دانم نکردم ره غلط
هم کنون راهش دهم تا پیشگاه لطف ما خواهد شد او را عذر خواه
❈۸❈
این بگفت و راه جانش برگشاد در خدا گفتن زفانش برگشاد
تا بدانی تو که این آن ملتست کانچ اینجا می‌رود بی‌علتست
❈۹❈
گر برین درگه نداری هیچ تو هیچ نیست افکنده، کمتر پیچ تو
نه همه زهد مسلم می‌خرند هیچ بر درگاه او هم می‌خرند

فایل صوتی منطق‌الطیر حکایت مرد بت پرستی که بت را خطاب میکرد و خدا خطابش را لبیک گفت

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

امیر
2012-10-28T07:27:03
در مصراع اول "سدره" صحیح است.