گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:فاطمه خاتون جنت ناگهی پیش سید رفت در خلوتگهی

❈۱❈
فاطمه خاتون جنت ناگهی پیش سید رفت در خلوتگهی
گفت کرد از آس دستم آبله یک کنیزک از تو میخواهم صله
❈۲❈
تا مرا از آس رنجی کم رسد تا کیم از آس چندین غم رسد
آس گردونم چو یک ارزن بود آس کردن خود چه کار من بود
❈۳❈
وی عجب در پیش حیدر روزگار بود آن ساعت غنیمت بیشمار
دست بگشاد و ببخشید آن همه هیچ نگذاشت از برای فاطمه
❈۴❈
یک دعاش آموخت زیبا و عزیز گفت این بهتر ترازان جمله چیز
چون نماند از انبیا میراث باز کار چندینی مکن برخود دراز
❈۵❈
هان چگوئی ظلم بود این یا نبود بود این شفقت همه دین یا نبود
آنکه او از فقر فخر آمد عزیز کی گذارد هیچ کس را هیچ چیز
❈۶❈
هست دنیا دشمن حق بی مجاز دشمن حق کی گذارد دوست باز
گر سر دین داری ای بی پا و سر راه دین این نیست زین ره در گذر
❈۷❈
دین تو از بهر خلاص خویش دار در دو عالم درد خاص خویش دار
بی شک این نادادن اینجا دین بود در فدک صدیق را هم این بود
❈۸❈
درد حق گر دامن جان گیردت این تعصب کی گریبان گیردت
انس حضرت جانفزایت بس بود تا که تو هستی خدایت بس بود

فایل صوتی مصیبت نامه بخش ۱۹ - الحكایة ‌و التمثیل

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها