گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:آنکه خاک پای او عیوق بود خواجهٔ هر دو جهان فاروق بود

❈۱❈
آنکه خاک پای او عیوق بود خواجهٔ هر دو جهان فاروق بود
عارفی در امر معروف آمده واقفی اما نه موقوف آمده
❈۲❈
حق تعالی جمله دادش داده بود لاجرم حق آنچه دادش داد بود
عین دلش خلق را عین الحیات عین نامش حل عقد مشکلات
❈۳❈
این خطاب آن که حق کردی خطاب بر زفان روشن ترش از آفتاب
چون زفان حق زفان او رواست دیدهٔ حق نیز آن او رواست
❈۴❈
چون زفان و دیدهٔ زین سان بود قصهٔ یاساریه آسان بود
گر سخن چون وحی خواهی قول اوست دیو گشته لال از لاحول اوست
❈۵❈
سایهٔ ذاتش چنان سر تیز بود کز نهیبش دیو را پرهیز بود
سایه کز بالای او چستی گرفت با همه دیوان بهم کستی گرفت
❈۶❈
سایهٔ دین آفتاب رای اوست سایه باری چست بر بالای اوست
هفده فرض آورده در پیش خدای در درون هفده من دلقی بجای
❈۷❈
مال و ملکش بود دلق و درهٔ زان نمیترسید از کس ذرهٔ
خشت میزد او و قیصر دل دو نیم دور ازو بر سنگ میزد سر ز بیم
❈۸❈
شب نخفت از بیم او یک شهریار او همه شب پاسبانی داشت کار
زو شکسته دل جهانی صف شکن کرده اوسقایی هر بیوه زن
❈۹❈
گر نکردی عمر بر فرمان گذر عمر را عمره زدی زود از عمر
تا بزد بولؤلؤش زخمی چو برق لؤلؤ خوشاب در خون کرد غرق
❈۱۰❈
روشنائی از جهان در پرده شد کان چراغ هشت جنت مرده شد
نی نمرد او زنده جاوید گشت گر چراغی بود صد خورشید گشت
❈۱۱❈
او چراغی بود نور روشنش از درستی و درشتی روغنش

فایل صوتی مصیبت نامه بخش ۹ - فی فضیلة امیرالمؤمنین عمر رضی الله عنه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها