گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:گر کنی خیری بدست خویش کن خیر خود را وقف هر درویش کن

❈۱❈
گر کنی خیری بدست خویش کن خیر خود را وقف هر درویش کن
یک درم کان را بدست خود دهند به بود زان کز پی او صددهند
❈۲❈
گر ببخشی خود یکی خرمای تر بهتر از بعد تو صد مثقال زر
هر چه بخشیدی مکن با او رجوع گر ز پا افتادهٔ از دست رجوع
❈۳❈
این بدان ماند که شخصی قی کند باز میل خوردن آن کی کند
با پسر گر چیزکی بخشد پدر می‌رسد گر باز گیرد از پسر
❈۴❈
ای پسر با مال و زر شادی مجوی آنچه کس را دادهٔ دیگر مگوی
شادی دنیا سراسر غم بود سور او را در عقب ماتم بود
❈۵❈
امر لا تفرح ز دنیا گوش دار جای شادی نیست دنیا هوش دار
شادمان را ندارد دوست حق این سخن دارم ز استادان سبق
❈۶❈
کر فرح داری ز فضل حق رواست لیک از دنیا فرح جستن خطاست
ای پسر با محنت و غم خوی کن روی دل را جانب دلجوی کن

فایل صوتی پندنامه بخش ۶۸ - در بیان صدقه دادن

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Polestar
2020-09-17T16:43:54
بیت چهارممصراع دومش اشتباه داره:گر زپا افتاده‌ای از دست جوع
درسا
2020-09-17T18:11:50
بنیان فکر مولوی مثل ج ا ا می باشد که شادی و خوشی و لذت را بد می داند. چرا به خدای زیبای مهربان دروغ می بندید؟ "شادمانی را ندارد دوست حق" تان بخورد توی سرتان.