گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عطار:آن غواص دریاء دین و آن دریاء در یقین آن قطب مکنت و آن رکن سنت آن امام اهل جندبه و سبیق عبدالله...

آن غواص دریاء دین و آن دریاء در یقین آن قطب مکنت و آن رکن سنت آن امام اهل جندبه و سبیق عبدالله خبیق رحمة الله علیه از زهاد و عباد متصوفه بود و از متورعان ومتوکلان بود و درحلال خوردن مبالغتی تمام داشت و با یوسف اسباط صحبت داشته بود و در اصل کوفی بود و بانطاکیه نشستی و مذهب سفیان بن سعید الثوری داشت و در فقه و معاملت و حقیقت و اصحاب او را دیده بود و کلمات رفیع دارد.
فتح موصلی گوید که اول او را دیدم مرا گفت: یا خراسانی چهار بیش نیست چشم و زبان و دل و هوا به چشم جائی منگر که نشاید و به زبان چیزی مگوی که خدای در دل تو به خلاف آن داند و دل نگاه دار از خیانت و کین بر مسلمانان و هوا نگاه دار از شر و هیچ مجوی بهوا اگر این هر چهار بدین صفت نباشد خاکستر بر سر باید کرد که در آن شقاوت تو بود.
و گفت: خداوند تعالی دلها را موضع ذکر آفرید چون بانفس صحبت داشتند موضع شهوت شدند و باک ندارند و شهوت ازدل بیرون نرود مگر از خوفی بی‌قرار کننده یا شوقی بی‌آرام کننده.
و گفت: هر که خواهد که در زندگانی خویش زنده دل باشد گو دل را بسته طمع مدار تا از کل آزاد شوی.
و گفت: اندوه مدار مگر از برای چیزی که فردا ترا از آن مضرت بود و شاد مباش الا به چیزی که فردا ترا شاد کند.
و گفت: رمیده‌ترین بندگان از بندگان خدای آن بود که بدل وحشی‌تر بود و اگر ایشان را انسی بودی با خدای همه چیز را با ایشان انس بودی.
و گفت: نافع‌ترین خوفها آن بود که ترا از معصیت باز دارد.
و گفت: نافع‌ترین امیدها آن بود که کار بر تو آسان گرداند.
و گفت: هر که باطل بسیار شنود حلاوت طاعت ازدل او برود.
و گفت: نافع‌ترین خوف آن بود که اندوه ترا دائم کند بر آنچه فوت شده است زیرا از عمر در غفلت و فکرت را لازم تو گرداند در بقیت عمر تو.
و گفت: رجاسه گونه است مردی بود که نیکی کند و امید دارد که قبول کند و یکی بود زشتی کند و توجه کند و امید دارد که بیامرزد و یکی رجا کاذب بود که پیوسته گناه می‌کند و امید می‌دارد که خدای او را بیامرزد.
و گفت: هر که بدکردار بود خوف او باید که بر رجاء غالب بود.
و گفت: اخلاص در عمل سخت‌تر از عمل و عمل خود چنانست که عاجز می‌آیند از گزاردن آن تا باخلاص چه رسد.
و گفت: مستغنی نتواند بود بهیچ حال ا زجمله احوال از صدق و صدق مستغنی است از جمله احوال و هر که به صدق بود در آن چه میان او و میان خدای به حقیقت هست مطلع گردد بر خزائن غیب و امین گردد در آسمانها و زمینها و اگر توانی که هیچ کس بر تو سبقت نگیرد در کار خداوند خویش چنان کن و تا توانی بر خداوند خویش هیچ مگزین که او ترا از همه چیزها به والسلام.

فایل صوتی تذکرة الأولیاء ذکر عبدالله خبیق قدس الله روحه العزیز

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها