عطار:عقل اندر کارسازی جهان عشق اندر بینیازی جهان
❈۱❈
عقل اندر کارسازی جهان
عشق اندر بینیازی جهان
عقل دائم طالب صورت بود
عشق آتش در همه صورت زند
❈۲❈
عقل اندر نیستی هست آمده
عشق اندر نیستی مست آمده
عقل نقاشی کند اندر جهان
عشق شهبازی کند در لامکان
❈۳❈
عقل هر دم خانه آبادان کند
عشق هر دم خانهها ویران کند
عقل را تقلید باشد دائماً
عشق گشته عارفان را رهنما
❈۴❈
عقل اینجا پرده جوی شه شده
عشق دایم رازگوی شه شده
عقل دنیا را کند دایم سجود
عشق خورده غوطه اندر بحر جود
❈۵❈
عقل اندر کار خود درمانده است
عشق صد اسرار حق برخوانده است
عقل در تقلید و تسبیح آمده است
عشق در توحید و تفرید آمده است
❈۶❈
عقل اندر ناتمامی بازماند
عشق اندر کاردانی پیش راند
عقل اندر سرفرازی آمده است
عشق اندر بینیازی آمده است
❈۷❈
عقل اندر جستجوی قیل وقال
عشق شادی میکند از شوق حال
عقل اندر فصل صلح این جهان
عشق اندرذات پاک آن جهان
❈۸❈
عقل گشته هر زمان نوعی دگر
عشق خود جز حق نداند پا و سر
عقل هر دم در دو رنگی آمده است
عشق محو دوست یک رنگ آمده است
❈۹❈
عقل در تقلید خود کامل شده است
عشق از تشریف حق واصل شده است
عقل بنموده بصورت خویشتن
عشق رفته پیش حق از جان و تن
❈۱۰❈
جوهر عشق است بحر لامکان
جوهر عشق است قائم در جهان
جوهر عشق است پیدا ونهان
حادث عشق است این هر دوجهان
❈۱۱❈
جوهر عشق است دریای عظیم
جوهر عشق است رحمان و رحیم
جوهر عشق است ذات پاک حق
این کسی داند که دید آیات حق
کامنت ها