عطار:گفت ای دانندهٔ کون ومکان غیر تو کس نیست در هر دو جهان
❈۱❈
گفت ای دانندهٔ کون ومکان
غیر تو کس نیست در هر دو جهان
گفت ای دارندهٔ عرش مجید
عرش و کرسی هم ز تو گشته پدید
❈۲❈
گفت ای دارندهٔ لوح و قلم
این جهان وآن جهان از تو علم
گفت ای پیدا و پنهان آمده
خلق عالم از تو حیران آمده
❈۳❈
گفت ای آرام جان عاشقان
هم توئی درمان درد بیدلان
گفت ای هر دم به لونی آمده
عاشقان از تو شده در دمدمه
❈۴❈
ای وصالت آتشی در ما زده
هرچه غیرتست کلی لازده
ای وصالت عاشقان در یافته
جان خود را در وصالت باخته
❈۵❈
ای وصالت عارفان بشناخته
جان خود را در وصالت باخته
ای وصالت صادق و حاذق شده
از طریق صدق خود لایق شده
❈۶❈
ای وصالت طالبان در جستجوی
اندر این ره آمده درگفتگوی
ای وصالت سالکان در ره دوان
جمله در راهند از ره بینشان
❈۷❈
ای وصالت زاهدان در زهد خویش
هر زمان تقریر زهد آرند پیش
ای وصالت عالمان در های و هوی
در ره تقلید بشکافند موی
❈۸❈
ای وصالت انبیا را نقد حال
ذات ایشان ماورای قیل وقال
ای وصالت آسمان و هم زمین
هست در تسبیح رب العالمین
❈۹❈
ای وصالت شمس را دریافته
نور او بر جمله عالم تافته
ای وصالت ماه را خالی زده
گاه بدر و گه هلالی بر زده
❈۱۰❈
ای وصالت کوکبان حیران شده
اندر این ره جمله در سیران شده
ای وصالت باد وآتش را بهم
داده وصلت از ره لطف و کرم
❈۱۱❈
ای وصالت کرده آب و خاک را
دامگاهی جان و روح پاک را
ای وصالت بحر را بگداخته
هر زمان دردی دگر پرداخته
❈۱۲❈
ای وصالت کوه را در گلزده
صدهزاران عقبها در دل زده
ای وصالت در درخت و گل شده
صدهزاران میوها از دل شده
❈۱۳❈
ای وصالت سر دریای قدم
صدهزاران درشد از کان عدم
ای وصالت آشکارا و نهان
ای وصالت از عیانی در بیان
❈۱۴❈
ای وصالت نیستی و نیستان
ای وصالت هست گشته در جهان
ای وصالت از جهان بیرون شده
ای وصالت عالمی همچون شده
❈۱۵❈
از وصالت این جهان و آن جهان
ای وصالت حاصل صاحب دلان
ای وصالت هم عیان و هم نهان
ای وصالت روشنائی جهان
❈۱۶❈
ای وصالت هردو عالم سوخته
جان ما در جسم ما بر دوخته
ای وصالت غمگسار مفلسان
ای وصالت دستگیر بیکسان
❈۱۷❈
ای وصالت رهنمای سالکان
ای وصالت درگشای طالبان
ای وصالت شور مشتاقان شده
ای وصالت وصل عشاقان شده
❈۱۸❈
ای وصالت صدق صدیق آمده
ای وصالت عین تحقیق آمده
ای وصالت ترک و تجرید آمده
ای وصالت گنج توحید آمده
❈۱۹❈
ای وصالت اولین و آخرین
ای وصالت ظاهرین و باطنین
ای وصالت وصل من دریافته
لاجرم از عشق جان را باخته
❈۲۰❈
ای وصالت کرده در زندان مرا
ای وصالت گم شده هجران مرا
ای وصالت کرده بر من آشکار
میبرد فردا مرادر پای دار
کامنت ها