گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

عیوقی:بشد سوی کانه دو تا کرده پشت جگر سوخته دل گرفته به مشت

❈۱❈
بشد سوی کانه دو تا کرده پشت جگر سوخته دل گرفته به مشت
بنالید پیش وی از داغ و درد ببارید خون آبه بر روی زرد
❈۲❈
بزاری چنین گفت: ای بنت عم قضامان جدا کرد خواهد زهم
همی تازیم در وفای توم اسیر تو و خاک پای توم
❈۳❈
گر از مهر من بر دلت باک نیست مرا جایگاه بهتر از خاک نیست
وگر با منت هست پیوند مهر مبر دل ز مهر من ای خوب چهر
❈۴❈
که من بی تو چون ماهیی بر شخم بسان گنه کار در دوزخم
بگفت این سخن را و بر تخت زر فروریخت از چشم لؤلوی تر
❈۵❈
چو گلشه زورقه شنید این سخن بنالید آن سر و تن سیم بن
چنین گفت کای نزهت کام من ز نامت مبادا جدا نام من
❈۶❈
به مهرم دل و جانت پیوسته باد ببند وفا جان من بسته باد
میان من و تو جدایی مباد ز چرخ فلک بی وفایی مباد
❈۷❈
گر از روی من می بتابی توروی مجویم،‌ وگر جویی از خاک جوی
بگفت این سخن را و بر ارغوان ز مژگان ببارید سیل روان
❈۸❈
گرفت آنگهی دست ورقه به دست تن خود به سوگند و پیمان ببست
کی گر بی تو هرگز بوم شاد کام وگر بینم از هیچ کس جز تو کام
❈۹❈
و گر با شگونه شود چرخ پیر به دست بداندیش مانم اسیر
کنم مسکن خویشتن تیره خاک از آن پس کجا گشته باشم هلاک
❈۱۰❈
بگفت این و از هر دو ببرید هوش بهٔک ره برآمد ز هر دو خروش
ببستند پیمان و عهد و وفا کزیشان کسی پیش نارد جفا
❈۱۱❈
بورقه چنین گفت گلشه کی خیر سوی مامک و بابکم شو تو نیز
به سوگند مر هر دوان بسته کن دل هر دو با عهد پیوسته کن
❈۱۲❈
کی بر تو دگر کس به دل ناورند بجز راه عهد و وفا نسپرند
بدو گفت ورقه ز گفتار تو نتابم سر از مهر و دیدار تو
❈۱۳❈
سوی باب گلشاه شد برده دل سراسیمه و زار و آزرده دل
أبا هر و پیمان ببست استوار ز بهر سفر را بسیجید کار

فایل صوتی ورقه و گلشاه بخش ۲۰ - پیمان بستن ورقه و گلشاه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها