ازرقی هروی:دوش در گردن شب عقد ثریا دیدم نوعروسان فلک را به تماشا دیدم
❈۱❈
دوش در گردن شب عقد ثریا دیدم
نوعروسان فلک را به تماشا دیدم
رانده بودم همه شب گرد زوایای فلک
ماه را در فلک عقد ثریا دیدم
❈۲❈
بود آوردۀ غواص شب از قلزم غیب
هر جواهر که درین قبۀ مینا دیدم
نیک فرخنده مهی بود ز شاخ طوبی
هر شکوفه که درین قبۀ خضرا دیدم
❈۳❈
تیز پایان تخیل ، که سبک می رفتند
همه را در حرس عالم بالا دیدم
حیدر رزم فلک را ، که نسب مریخست
عاشق شیفتۀ زهرۀ زهرا دیدم
❈۴❈
سیل اشکم که چو زد موج ز گردون بگذشت
چشمه ای بود که پر آب مصفا دیدم
تا کند بر سر خورشید سحر گاه نثار
دامن چرخ پر از لؤ لؤ لالا دیدم
❈۵❈
این غزل زهره ادا کرد مگر خرم بود
که شفق در رقمش مصفی صهبا دیدم ؟
کامنت ها