گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

باباافضل کاشانی:در مقامی که رسد زو به دل و جان آسیب نبود جان خردمند ز رفتن به نهیب

❈۱❈
در مقامی که رسد زو به دل و جان آسیب نبود جان خردمند ز رفتن به نهیب
ناشکیبا مشو ار باز گذارد جانت خانه ای را که ز ویران شدنش نیست شکیب
❈۲❈
تن یکی خانهٔ ویرانی و بی سامانی ست نتوان داشت در او جان و روان را به فریب
گر چه پیوستهٔ جان است تن تیره، ولیک شاخ را نیست خبر هیچ ز بویایی سیب
❈۳❈
گر چه از جان به شکوه است و به نیرو، هر تن جان نگیرد ز تن تیره به زیبایی زیب
دیدهٔ جان خرد است و روشش اندیشه ناید از کوری و کری تنش هیچ آسیب
❈۴❈
چشم جان روشن و بیناست ز نزدیک و ز دور پای اندیشه روان است بر افراز و نشیب
بی گمان باش خردمند، که در راه یقین خردت راست رود با تو، گمانت به وُریب

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

آهوان منش
2015-08-13T13:38:46
بی گمان باش خردمند که در راه یقین خردت راست رود با تو گمانت به فریب
جعفر مصباح
2018-01-07T11:25:40
وُریب یا وَریب: اریب، کج، قیقاج.