گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

باباافضل کاشانی:در آب و گل که آورد، آیین جان نهادن؟ بر دوش جان نازک، بار گران نهادن؟

❈۱❈
در آب و گل که آورد، آیین جان نهادن؟ بر دوش جان نازک، بار گران نهادن؟
شاداب شاخ جان را، از بوم جاودانی برکندن از چه علت، در خاکدان نهادن؟
❈۲❈
ز آوردن تن و جان، با هم چه سود بینی جز درد تن فزودن، جز بار جان نهادن
گویندهٔ سمر را این حال درخور آید صد قصه جمع کردن، صد داستان نهادن
❈۳❈
از داستان و قصه، بگذر که غصه باشد پیش گرسنه چندی از هیچ خوان نهادن
گفت و شنید کم کن گر رهروی؛ که در سر شاید برای توشه، چشم و زبان نهادن
❈۴❈
کاری شگرف باشد، در رهروی قدم را از سود برگرفتن و اندر زیان نهادن
گاه بلا به مردی، تن در میان فکندن کام و هوای خود را، بر یک کران نهادن
❈۵❈
رسمی است عاشقان را؛ هنگام نامرادی از دل کرانه جستن، جان در میان نهادن
در دین عشق هرگز، جز رسم پاکبازی دینی توان گرفتن؟ رسمی توان نهادن؟
❈۶❈
کار تو خواب بینم، در راه، گاه رفتن بس جرمِ نارسیدن بر همرهان نهادن

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سام
2019-02-09T07:02:34
در بیت سوم مصرع دوم نقطه “جز “ دوم از قلم افتاده