گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

باباطاهر:هر آن کالوند دامان مو نشانی دامان از هر دو عالم در کشانی

❈۱❈
هر آن کالوند دامان مو نشانی دامان از هر دو عالم در کشانی
اشک خونین پاشم از راه الوند تا که دلبر بپایش برفشانی

فایل صوتی دوبیتی‌ها دوبیتی شمارهٔ ۳۵۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کمال
2015-11-20T19:15:31
جمع آن : 5295
محمد
2020-03-17T16:52:39
فکر میکنم این دوبیتی هم از نظر معنایی و هم وزنی ایراد داشته باشد. لطفا اگر میشود با این نسخه از استاد اذکایی عوض کنید: بشَم بالوند دامان مِو نشانَم دامن اج هر دو گیتی هاوِشانَم نشانَم توله و مویَم بزاری بی که بلبل هَنی وا گُل نشانَم معنی: به دامان الوند روم و (درخت) مو بکارم (نشاندن در بیشتر گویش های غرب و شمال ایران به معنی کاشتن است چنان که در همدانی و گیلکی) دامن از (در بیشتر اشعار باباطاهر شاهد تعویض ج با ز هستیم) هر دو گیتی برچینم (ها در پهلوی به معنای بر بوده چنان که هاوشاندن در این شعر به معنای برچیدن و برپاشاندن آمده است و در همدانی و قمی نیز هاوشان تبدیل به یِواشان یا یاواشان گشته که چنگک باد دادن گندم و جو است) نهال (توله در پهلوی به معنای نهال و درختچه بوده که امروزه در لری، همدانی، گیلکی و ... استفاده میشود) بکارم و با حالتی زار مویه کنم باشد (بی) که باز (هنی در همدانی به معنای باز است) بلبل را با گُل همنشین کنم (بنشانم)
nabavar
2020-03-17T18:06:13
بِشم بالوند دامان ، مِو نشانم دامن از هر دو گیتی هاوِِشانمنشانم توله و مویم به زاریبی که بلبل هنی وا گل نشانمسپاس گرامی محمد از توضیحات شما
مرتضی پرورش
2023-11-07T21:45:32.2524018
جناب محمد ممنون از اشارهٔ دقیق شما به شکل صحیح این دوبیتی و همچنین مصدر کهن «اوشاندن» (افشاندن) در گویش‌های غرب کشور. دربارهٔ «یاواشان» جسارت می‌کنم: «یاواشان» تغییریافتهٔ «هاوشان» نیست. هرچند جزء فعلی‌اش از همان‌جا آمده. «یاواشان» نام‌ابزار مرکبی است که از دو جزء [یَوَ ---» یُو ---» جو] به‌اضافهٔ [اوشان] ساخته شده: یَوَ+اوشانه جواَفشان یعنی ابزار افشاندن (باد دادن) جو با این توضیح که در اوستایی «یو» یا همین «جُو» امروزی به عموم غلات اطلاق می‌شده.