گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

شیخ بهایی:تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه

❈۱❈
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد به سر آید، شب هجران تو یا نه؟ ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
❈۲❈
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه رفتم به در صومعهٔ عابد و زاهد
دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد در میکده رهبانم و در صومعه عابد
❈۳❈
گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
❈۴❈
من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی‌جوید و من صاحب خانه هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو
❈۵❈
هرجا که روم پرتو کاشانه تویی تو در میکده و دیر که جانانه تویی تو
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
❈۶❈
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
❈۷❈
دیوانه منم من که روم خانه به خانه عاقل به قوانین خرد راه تو پوید
دیوانه برون از همه آیین تو جوید تا غنچهٔ بشکفتهٔ این باغ که بوید
❈۸❈
هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه
بیچاره بهائی که دلش زار غم توست هرچند که عاصی است ز خیل خدم توست
❈۹❈
امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر «خیالی» به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

فایل صوتی دیوان اشعار مخمس

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2015-12-10T20:45:01
گویند حاجی بی سواد یخچال بزرگی از مکه اورده بود. رندی بروی ان نوشت: مقصود من از کعبه بتخانه توئی تو مقصود توئی کعبه بتخانه بهانه
علی عیّار از تهران
2015-10-05T15:29:27
با عرض پوزش در شعر ارسالی اینجانب با مطلع: ای آنکه یم عشق تو را نیست کرانه ......مصرع ماقبل آخر از قلم افتاده که بدین وصل اصلاح میشود:"تقصیر دل و جان به امید کرم تست"زیرا که گنه را به ازین نیست بهانه"با سپاس"
ناشناس
2015-10-05T13:57:57
ای آن که یم عشق تو را نیست کرانهای آذر عشقت به دل و جان چو زبانهای قصه ی وصلت شده برتر ز فسانهای تیر غمت را دل عشاق نشانهجمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانه
علی عیّار از تهران
2015-10-05T14:21:57
ای آن که یم عشق تو را نیست کرانهای آذر عشقت به دل و جان چو زبانهای قصه ی وصلت شده برتر ز فسانهای تیر غمت را دل عشاق نشانهجمعی به تو مشغول و تو غایب زمیانهگه طفل ره عشق تو ،گه هادی و مرشدگه مومنت ای یارم و گه کافر و ملحدگه ناله کنان باشم و گه شاکر و حامدگه معتکف دیرم و گه ساکن مسجدیعنی که تو را می طلبم خانه به خانهیاد تو ز هر جان و دلی درد بشویداز بارش رحمت ز تو هر خار برویدمرغ دل عاشق زفراق تو چو مویدهر کس به طریقی صفت حمد تو گویدبلبل به غزلخوانی و قمری به ترانهساقی زپی ساغر و من مست تو ای یارعاصی زپی توبه و من خوارِ گنهکارشافی به برم باشد و من زارم و بیمارحاجی به ره کعبه و من طالب دیداراو خانه همی جوید و من صاحب خانهمقصود زهر ندبه ی حنانه توئی تومقصود زهر نعره ی مستانه توئی تومقصود زهر ساغر و پیمانه توئی تومقصود من از کعبه و بتخانه توئی تومقصود توئی کعبه و بتخانه بهانهیحیای صفت یار سر دار توان دیدموسای دل از عشق به ره نار توان دیددر نار خلیلی شو که گلزار توان دیدچون در همه جا عکس رخ یار توان دیددیوانه نیم من که روم خانه به خانهچون دوستی آل پیمبر حرم توستوز عفو گناهان همه زیر قلم توستچشم طمعم دوخته بر بیش و کم توستزیرا که گنه را به ازین نیست بهانه(تقدیم به پیشگاه حضرت صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف)سال سرایش:یکهزاروسیصدوهفتادوچهارخورشیدی"1374"
ماکان
2015-01-28T06:48:31
شاید "یعنی همه جا نقش رخ یار توان دید" درست باشد. از اساتید اگر کسی اطلاع دقیق تر دارد لطفا تصحیح کنید. کلمه عکس و عکاسی به نظر این حقیر جدید است.
پوریا
2015-01-21T00:34:50
مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانهاین مصرع از شاعر مهجور خواجو کرمانی است
محمود
2015-02-20T17:16:14
ای دو بیت از وحشی بافقی جز عشق و محبت گنهم چیست ،چه کردمای تیر غمت را دل عشاق نشانهساقی سخن مست دراز است ، بده میتا درد سر شکوه کشد یا ز میانه
فرزین
2015-02-14T22:13:40
آدمیان را در پی قافیه و ردیفمزا در پی این که کیست حریفچرا که منزل ما هست این زمینزمین ارزنیست در کائنات ، همینبه وجبی کرد خدا را ، دین بندگانبهایی را گفت که چیست رمز آن ......
مجتبی خراسانی
2015-02-06T12:41:33
سلام خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهاتمگر از نقش پراگنده ورق ساده کنیاغراق نیست (توضیحی پیرامون اغراق: احتمال دارد عقل بپذیرد عرف نپذیرد. غلو: نه عقل می پذیرد و نه عرف. مبالغه: هم عقل می پذیرد و هم عرف) اگر بر سردر جهان نوشته شود.ورق باطن انسان است. نباید همانند چرک نویس خط خطی شود.شک نیست که این همه مرقومات ما را در مزاج قابلیت او تاثیری بی نهایت خواهد بود و محتاج به تادیبی فوق غایت نخواهد شد.والسلام خیر ختام
مجتبی خراسانی
2015-02-06T13:12:00
سلاماصل غزل از خیالی بخارایی شاعر قرن نهم است. انچه که در خود دیوان خیالی چاپ شده است این تعداد ابیات است:ای تیر غمت را دل عشاق نشانهخلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانهگه معتکف دیرم و گه ساکن مسجدیعنی که تو را می طلبم خانه به خانههر کس به زبانی سخن عشق تو راندعاشق به سرود غم و مطرب به ترانهافسون دل افسانه ی عشق است وگرنهباقی به جمالت که فسون است و فسانهتقصیر خیالی به امید کرم توستباری چو گنه را به از این نیست بهانهدیوان خیالی بخارایی ص 240 به تصحیح دولت ابادیهمان گونه که مشاهده می شود اصل غزل شورانگیز و اتشناک و دلبرانه است اما شورانگیزتر این که در تنور شاعرانه و جوشان و پر احساس شیخ به طرزی بسیار هنرمندانه و لطیف تخمیس شده است. در واقع اشتهار و معروفیت فراوان این غزل به دلیل تضمین عارفانه و دلنشین و در عین حال استوار و پخته شیخ بهائی است که از این غزل به عمل اورده و ان را جذاب تر کرده است.بحمدالله تعالی والسلام
مجتبی خراسانی
2015-02-04T03:46:57
سلامحقیر در مورد اثار ادبی حضرت شیخ بهائی مطالبی قابل عرض دارممنظومه یی به وزن و سیاق و روش و حتی به لحن و زبان خاص مثنوی جلال الدین محمد بلخی مولوی معروف به رومی که در هیچ یک از ماخذ و تراجم ذکری از ان و اندک اشاره ای بدان نیست . این منظومه شامل 1434 بیت است که در منتهای دل انگیزی به همان سبک خاص سروده و در کمال شباهت به گفتار جلال الدین محمد است و گمان ندارم کسی توانسته باشد تاکنون بدین خوبی از ان سبک خاص پیروی کند و در منتهای صراحت در ان سخن رانده و مضامین عارفانه ی دقیق دل نشین را در ان کمال خوبی پرورانده و کسی تاکنون در زبان فارسی بدین اشکاری سخن منظوم نسروده و حقایق زندگی را بدین درجه از صراحت نگفته است و شاید به همین جهت است که خود ان را انتشار نداده و تا بدین پایه این منظومه که یکی از بهترین اثار نظمی عرفای ایران است گمنام و نایاب مانده است .اگر در سه جای این منظومه تخلص خود را نیاورده بود ممکن نبود کسی تصور کند از بهائی است . ظاهرا این یگانه نسخه که از این کتاب سراغ دارم از اغاز افتادگی دارد زیرا که حمد و نعت و خطبه یی که معمول شعرا در این گونه اثار است در ان نیست و بدین بیت اغاز می شودگر شما را غفلت و الایش است پیش ما هم رحمت و بخشایش استو نیز ظاهرا از پایان ان چیزی افتاده یا ان که مجال نکرده است به پایان رساند و ناتمام گذاشته چنان که از اشعار ان پیداست از اثار پختگی تمام پایان زندگی او است.اصل مضمون این منظومه داستانی است که شاهی طوطی یی داشته و ان را بسیار گرامی می شمرده و برای ان که طوطی بیناتر و داناتر شود و از مردم کشور او را خبر رساند با دل سوزی تمام او را از خود دور کرده و به سفر در جزیره یی نزد دانش مندی فرستاده است که جهان گردیده و جهان دیده شود و او را از ان چه بیند اگاه کند . بیت اخر این نسخه این استلوح دوران شد تهی از نقش حقای تو دفتردار برگردان ورق
مجتبی خراسانی
2015-02-04T03:52:18
منظومه ی دوم همان مثنوی سوانح السفرالحجاز معروف به نان و حلوا است که به همان وزن و سیاق مثنوی مولوی سروده و بسیار معروف و رایج است . نسخه های کامل ان شامل 408 بیت است.
مجتبی خراسانی
2015-02-04T03:57:57
منظومه شیر و شکر در کشکول ان را درج کرده و ان مثنوی در بحر خبب که از بحور متداول در میان شعرای عرب است و پیش از بهائی تا انجا که حقیر می داند کسی در زبان فارسی به این وزن مثنوی نسروده است و بیت اول ان این استای مرکز دایره ی امکان / وی زبده ی عالم کون و مکانو این مثنوی شامل 141 بیت است .
مجتبی خراسانی
2015-02-04T04:04:25
مثنوی دیگری به همان وزن مثنوی مولوی و نان و حلوا که به نام نان و پنیر خوانده شد و شامل 309 بیت است
مجتبی خراسانی
2015-02-04T04:31:13
این معرفی هم همانند عرض نخستم در هیچ یک از ترجمه ها و فهرست ها نام ان نیست و این کتابی است به زبان فارسی شیرین و روان که در مقدمه ی ان نام بهاالدین عاملی صریحا امده است و در مصر در 1346 چاپ شده نام انپند اهل دانش و هوش به زبان گربه و موش است .حقیر را از دعای خیرتان محروم نفرمایید .سرهایی دارم اندر زیرو بمفاش اگر گویم جهان برهم زنمحیف است حدیث عشق مختوم شودحیف است که سر سر مکتوم شودمن العبد مجتبی خراسانی غفرالله لی و لکم
وفا
2014-11-10T08:14:59
آقای ابوالحسین مختاباد بخشی از این شعر بسیار زیبا را به نیکی‌ بصورت ترانه اجرا کرده‌اند با نام "‌تمنای وصال"پیوند به وبگاه بیرونی
محمد رفیعی
2014-12-29T07:18:06
درود بیکران بر تمامی همراهان این صفحه مجازی دلپذیردر ارتباط با این سروده زیبا باید بگم که یک بیت از ان حذف گردیده که سالها پیش استاد سعید نفیسی بصورت دست نوشته این بیت را بر کتابی نگارش نموده اند که بدین ترتیب میباشد:امید بهایی به وفور کرم توستنه از عمل خویش و نه از اهل زمانهو همچنین در سالهای 1332 اوازی از حسن گلنراقی منتشر گردید که شعر اواز ان این سروده زیبا بود و در ان این بیت گمگشته نیز توسط ایشان اجرا میشود که در صورت نیاز همراهان سایت میتوانم لینک انرا در اختیار دوستان قرار دهمبرقرار و پیروز باشید
شهاب
2014-12-15T00:15:12
یکی از دوستان در مورد تکرار شدن قافیه "خانه" فرموده اند و دوست دیگری نیز در مورد اینکه بزرگان دیگر نیز چنین کاری می کنند. خالی از لطف نیست که از زاویه دیگری نیز به این موضوع بنگریم.در مصرع های دهم و پانزدهم "خانه بخانه" و "صاحب خانه" کلمه "خانه" ردیف است نه قافیه.و در مصرع های دهم و بیست و پنجم عبارت "خانه به خانه" ردیف است و قافیه ها "می طلبم" و "من که روم" هستند. البته چنین بدعت هایی در شعر فارسی رایج نیست و به نظر من همین به ظرافت آن می افزاید.
مرضیه
2015-05-07T16:02:28
بسیار تضمین زیبایی است. رمورد صناعاتش باید بگم که متاسفانه درگذشته بیشتر از مفهوم شعر به این قالب ها و فنون آهنین توجه میشده و گاهی حتی مضمون شعر رو به کلی تحت تاثیر قرار میده. در ادبیات فارسی صناعاتی مانند رد القافیهٰ ذوقافیتین ٰ ترصیع تصدیر و خیلی صنعت های دیگه عملا دست شاعر رو می بنده.... و درمان این درد هم رهایی از این قید و بند بود که با جنبش شعر نوی نیمایی میسر شد.
حسین
2015-03-21T17:49:06
با سلامتا جایی که بنده حقیر می دانم تکرار قافیه فقط در غزل مجاز است و در بقیه ی قالب های شعری اشکال شعری است.البته ممکن است مثلا کلمه " هوا " تکرار شود در قالبی جز غزل ولی معنایی متفاوت داشته باشد که این اشتباه نیست.و جایی دیدم کسی بیتی از حافظ نقل کرده آقای امراللههرچند بردی آبم روی از درت نتابم / جور از حبیب خوشتر کز مدعی حمایتتا جایی که من خواندم در کتاب های درسی که قبلا این شعر در کتاب ادبیات سال چهارم بود ولی حذفش کردن،و در نسخه های متعدد دیوان حافظ بیت به این صورت است:هرچند بردی آبم روی از درت نتابم / جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایتبا تشکر از سایت خوبتون
علی رضا طاوسی
2015-03-04T12:31:03
این شعر را تقدیم به انکه از جانم بیشتر دوست دارم
سارا
2015-04-23T09:14:11
من از کامنت های دوستان و اظهار اطلاعاتشون خیلی چیزهایی که نمی دونستم رو یاد گرفتم و خوشحالم که یک شعر خوب در یک سایت خوب کامنتهای خوبی هم داره ولی چه عجیب بودن دوستانی که در نقش سوا کن جدا کن توضیحات دوستان رو به حساب بی توجهی اونها به متن و درون شعر گذاشته بودن.یه هر حال از تاریخ ما ممنونم و از دوستانی که اطلاعاتشونو به اشتراک گذاشته بودن و با دقت و ظرافت هم درون شعرو درک کرده بودن هم صنایع رو، عمیقا سپاسگزاری میکنم
نجیب
2016-08-25T23:00:27
این شعر را با صدای احمد ظاهر گوش کنین و مزه در دری را بچشین...
alireza۰fa
2016-09-23T17:56:51
مجتبی عزیز ممنون
مصطفی
2016-09-26T12:21:12
الحق که این شعر وجد و شور عظیم و بیسابقه ای در دل من ایجاد نمود. دوستان شعر و درکل هر مطلبی مانند شرابیست در قدح، ما باید شراب را بنوشیم نه فقط به جام آن توجه نماییم . حرف و گفت وصوت را بر هم زنم ....تاکه بی این هر سه با تو دم زنم . باتشکر
توکل
2016-07-14T22:59:45
با سلام. قالب مخمس هم داریم .تفاوت مخمس و مسمط این است که مخمس حتما باید 5 مصراع باشد و هر پنج مصراع هم قافیه اما مصراع چهارم و پنجم تضمین از بیت شاعری دیگر و مصراع اول و دوم و سوم از خود شاعر بر وزن و قافیه مصراع های تضمینی است ودر 5 بند هر بند پنج مصراع سروده میشود .شعر مخمس در ادبیات خیلی کم داریم اما در سال 90 این حقیر نسخه خطی مخمسات عیسی مخدوم بخارایی شاعر قرن پنجم را به عنوان پایان نامه ارشد تصحیح نمودم ولی متاسفانه هنوز چاپ ننموده ام و اما مسمط ممکنه پنج مصراع یا شش و یا هشت مصراع باشد و مصراع آخری هر بند قافیه اش متفاوت از بقیه مصراع ها است مثل مسمط معروف منوچهری با مصراع (خیزید و خز آرید که هنگام خزان است ....
مجتبی
2016-07-07T01:23:35
مشاهده میشه که این مسمط بر خلاف نظر یکی از دوستان علاوه بر مضمون فوق العاده عالیاز حیث ظاهر هم بسیار زیبا و قوی هست. کاش حداقل برای اشعاری که ندیدیم اینقدر قاطعانه حکم به ضعف صادر نکنیم
مجتبی
2016-07-07T01:12:36
ابیاتی از مسمط منسوب به خیالی بخارایی یا هلالی جغتایی که شیخ رحمه الله به استقبال آن رفته(به نقل از کتاب شریف روح مجرد)یامَنْ بِمُحَیّاهُ جَلَی‌ الْکَوْنَ وَزانَهْ الْعالَمُ فی‌ الْحَیْرَةِ لا یُدْرِکُ شانَهُأخْفاکَ ظُهورٌ لَکَ عَنْهُمْ وَ أبانَهْ ای‌ تیر غمت‌ را دل‌ عشّاق‌ نشانه‌ عالم‌ به‌ تو مشغول‌ و تو غائب‌ ز میانه‌إیّاکَ تَطَلَّبْتُ وَ ذِکْراکَ هَوَیْتُ مِن‌ کُلِّ حَدیثٍ بِأسانیدَ رَوَیْتُإنْ کانَ إلَی‌ الْکَعْبَةِ وَ الْبَیْتِأتَیْتُ مقصود من‌ از کعبه‌ و بتخانه‌ توئی‌ تو مقصود توئی‌ کعبه‌ و بتخانه‌ بهانه‌إنْ فی‌ عَرَفاتٍ وَ مِناها جَسَدی‌ دارْ مَشْعَرِها ما لِسِواکَ خَلَدی‌ دارْمَنْ مِثْلیَ مَنْ حَجَّ إلَی‌ الْکَعْبَةِ وَالدّارْ حاجی‌ به‌ ره‌ کعبه‌ و من‌ طالب‌ دیدار او خانه‌ همی‌ جوید و من‌ صاحب‌ خانه‌قَدْ کَلَّ لِسانی‌ صِفَةُ الدّارِ بِتَجْریدْ فی‌ فَضْلِ صِفاتٍ وَ لَقَدْ طالَ بِتَحْمیدْمِن‌ مُقْلَةِ قَلْبی‌ فَأَرَی‌ نورَکَ تَوْحیدْ چون‌ در همه‌جا عکس‌ رخ‌ یار توان‌ دید دیوانه‌ منم‌ من‌ که‌ روم‌ خانه‌ به‌ خانه‌لا مَطْلَبَ إلاّ وَ بِأَیْدیکَ مُشَیَّدْ لا مُفْضِلَ إلاّ وَ بِنُعْماکَ مُقَیَّدْلا مُفْضِلَ إیّاکَ وَ لا غَیْرَکَ ذُالْیَدْ هر کس‌ به‌ زبانی‌ صفت‌ حمد تو گوید بلبل‌ به‌ نوا خوانی‌ و قمری‌ به‌ ترانه‌لا مَطْلَبَ لی‌ غَیْرُکَ لا وَ الَّذی‌ یوجِدْ إنْ اُتْهِمُ أوْ اُشْـِمُ أوْ اُعْرِقُ اُنْجِدْلِلْفَوْزِ إلَی‌ وَصْلِکَ یا مَنْ هُوَ مُنْجِدْ گه‌ معتکف‌ دیرم‌ و گه‌ ساکن‌ مسجد یعنی‌ که‌ تو را می‌طلبم‌ خانه‌ به‌ خانه
ادریس
2016-12-06T21:53:40
مرحوم احمد ظاهر بخشی از این شعر بسیار زیبا و پر معنی را به نیکی‌ بصورت آهنگ اجرا کرده‌اند با نام " ای تیر غمت را دل عشاق نشانه"..پیوند به وبگاه بیرونی
عابد
2017-01-03T09:56:44
این شعر نمادی است از انسانهای ارمان خواهبهای به خوبی حالتهای انسانها را در ارمان خواهی بیان نموده ارمان خواهی بر روی زمین معنی دارد با ایده الیسم متفاوت استارمان خواهی گفتار ورفتار نیک است واین به معنی خدایجویی استبه بند بند شعر باید عمیق شد بسار عرفانه وانسان گرا وانسان دوست است فراتر از عقل است عاقل میدهد ومیگیردعارف وارمان گرا می دهد وبه دنبال گرفتن نیستدر یک کلام حافظ ومولانا وبزرگان علم ارمان گرا وانساندوست بوده اند
زهرا
2016-10-14T16:01:00
این شعر با صدای احمد ظاهر در مقایسه با آهنگ عالی با صدای مختاباد شوخی سبکی بیش نیست. @نجیب
اشکان جوانمرد
2016-02-26T16:51:56
فرخنده بهائی که دلش زار غم توست از خیل رفیقان ره و از خدم توستاز بس که نوشته است بهر حوزه رسالهگوئی که به دستان عزیزش قلم توستدر روز جزا نیست ورا هیچ هراسیامید وی از عاطفت دم به دم توستهر چند که معصوم نبود آن شه انور زینهار گناهش به امید کرم توستیعنی که گنه را به از این نیست بهانه
معصومه
2012-07-21T11:12:52
به قول مولانای بزرگ: مابرون را ننگریم وقال را ما درون را بنگریم و حال راعزیزان به مفهوم شعر توجه کنیم من که حالم دگرگون شد چه عظیم مردانی بودند.
سیاهکالی
2010-01-11T21:55:04
اگر شیخ بهایی، تمام ابیات شعر خیالی را استقبال کرده باشد، یعنی شعر خیالی تنها همین هفت بیت را داشته باشد، از لحاظ قافیه ای، شعر ضعیفی بوده است. چرا که در سه بیت آن، قافیه ی «خانه» تکرار شده و از آن سه، دو قافیه، پشت سر هم آمده است. (به تکرار قوافی، ایطاء گویند)
A.S.Arjmand
2008-07-21T21:12:32
در میکده و دیر که جانانه تویی (تو) مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو---پاسخ: با تشکر از شما، کلمه‌ی جاافتاده اضافه شد.
روح الله سخنور ( روحی )
2008-04-27T05:20:12
نمیدانم چه شد که پاک شد من برای این مخمس که غزل اصلیش مال خیالی هیت نظر دادمبهر حال چهخوب بود که نام خیال هم ذکر میشد و چرا مخمس رت بصورت 5 خطی که مصرع دوم شعر اصلی بشورت تکی در ریر هر بند میاآید مرقوم نفرموده اید---پاسخ: با تشکر از شما و اطلاعات ارزشمندتان، چینش ابیات شعر تصحیح شد.
روح الله سخنور ( روحی )
2008-04-27T05:10:29
این تضمین از غزل خیالی هست که یاد آوری نشده کسی نمیداند که غزل اصلی از کیستاین غزل را خیلی از شعرا تضمین کرده اند و من هم راستی که چه سایت زیبائی دارید خواننده از دیدن آن خسته نمیشودبا احترام و ارادت
jafar honarmand
2009-03-23T09:22:41
you need to switch the half-baits in the following:من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یارحاجی به ره کعبه و من طالب دیدارIt should be:حاجی به ره کعبه و من طالب دیدارمن یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار---پاسخ: با تشکر، در صورتی که پیشنهادتان مستند است (و از روی ترتیب منطقی معنایی اینطور به ذهنتان نرسیده) بفرمایید تا تصحیح اعمال شود.
ناشناس
2011-01-11T00:14:12
تا جایی که این حقیر به یاد دارد، در ادبیات فارسی قالب شعری "مخمس" وجود خارجی ندارد. قالب این شعر "مسمط" است و از نوع "پنج پاره" یا "مخمس"در واقع "مخمس" ویژگی این "مسمط" است و نه قالب شعری مستقل
صالح محمد
2011-04-07T20:46:16
یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید دیوانه( نیم) من که روم خانه به خانه
ناشناس
2010-09-23T22:56:25
Thank you, I was looking for this mukhamas for a while.
امرالله
2013-12-30T16:49:38
سلام. آیا اصل غزل از خیالی است یا از هلالی چغتایی؟
محمد زضا حبیبی
2014-10-16T22:07:43
با سلام و ادبشعر بسیار زیبایی است .من آن را خیلی دوست دارم و هر بار آن را می خوانم حالم دگرگون میشود.عشق پاک و بی آلایش به محبوبی که یادش آرامش دل و جان است.از ذست اندر کاران سپاسگزارم و برایشان آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون دارم
اسعد موقر
2014-05-13T17:34:49
جائی دیدم که کسی نوشته بود :«از لحاظ قافیه ای، شعر ضعیفی بوده است. چرا که در سه بیت آن، قافیه ی «خانه» تکرار شده و از آن سه، دو قافیه، پشت سر هم آمده است. (به تکرار قوافی، ایطاء گویند)» جالب است که به عمق و معنی و شعوری که در محتوای شعر نهفته است توجه نمیکنند و برایشان مهم نیست و آنچه که مهم است صنعت شعر است، در واقع اینان مغز گردو را رها کرده و به دور انداخته اند و پوسته آنرا مزه میکنند. در ثانی چه کسی گفته که ابطاء از مصدایق سستی شعر است، شعر بایستی دلنشین، خوش آهنگ و برگرفته از شعور باشد نه آنکه گوینده آن بخواهد کمبود اندیشه خویش را با بضاعت صنایع شعری خوn جبران نماید . بسیاری از غزلیات پخته "حافظ"، "مولانا" و سعدی دارای تکرار قوافی هستند، برای مثال:«هرچند بردی آبم روی از درت نتابم / جور از حبیب خوشتر کز مدعی حمایت.....چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی / جانا روا نباشد خونریز را حمایت» "حافظ"و یا از آن موثق تر این غزل دلنشین، بازهم از "حافظ":«دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد / گفتا شراب نوش و غم دل ببر زیادگفتم به باد میدهدم باده ننگ و نام / گفتا قبول کن و هرچه باد بادسود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست / گو بهر این معامله غمگین مباش و شادبادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ / در معرضی که تخت سلیمان رود به بادحافظ گوید ز پند حکیمان ملامت است / کوته کنیم قصّه که عمرت دراز باد»همانطور که ماهده مینمائید "حافظ" هم چون "خیالی" سه بار قافیه "باد" را در یک غزل کوتاه تکرار کرده و دوبار آنهم متوالی است و غزل هم به هیچ عنوان سست و ضعیف نیست.
Mohammad
2013-05-19T12:35:26
دیوانه نیم من که روم خانه به خانه
محمد رضا جنتی محب
2020-05-15T10:05:06
این یک مخمس از شیخ بهایی نیست ، تضمینی است بر روی غزل شیخ بهایی توسط خیالی بخارایی
ابوالحسن کاشانی
2021-01-14T18:37:39
این دو مصرع «هر کس به زبانی صفت حمد تو گوید بلبل به غزلخوانی و قمری به ترانه» شاید اقتباسی از این حدیث امام صادق (ع) باشد که در کتاب شریف کافی از شیخ کلینی (م329 ق) آمده است و حضرت می‌فرماید: «مَنِ اتَّخَذَ فِی بَیْتِهِ‏ طَیْراً فَلْیَتَّخِذْ وَرَشَاناً فَإِنَّهُ أَکْثَرُ شَیْئاً لِذِکْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَکْثَرُ تَسْبِیحاً وَ هُوَ طَیْرٌ یُحِبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ: اگر کسی می‌خواهد در خانه‌اش پرنده‌ای داشته باشد قمری داشته باشد زیرا قمری بیشتر از پرندگان دیگر یاد و تسبیح خداوند عز و جل را می‌کند و پرنده‌ای است که ما اهل بیت را دوست دارد.» الکافی (چاپ الإسلامیة) ؛ ج‏6 ؛ ص550-551.
حسین
2021-02-06T10:22:24
در میکده و دیر که جانانه تویی تومقصود من از کعبه و بتخانه تویی توخیلی زیبا و عارفانه سروده شده و به زیبایی ادم و وصل میکند به یگانه منجی عالم بشریت
درفش
2021-04-02T11:36:18
در تمثیل "در اتش شدن پروانه" اگر با نگاهی هرمنوتیکی مورد تحلیل واقع شود، مقصود عارف وصل به ذات یگانه پروردگار عالم است. برای "فهم" ذات باریتعالی باید ذهن را از تمام ادراکات مفهومی تهی کرد. عارف مسلمان تلاش استعلایی را وا می نهد و کوتاه ترین راه رسیدن به مقصود را برمی کزیند: "فنا فی الله"
محمد
2020-05-21T22:05:27
بیت (تقصیر خیالی به امید کرم توست) به نظر صحیح آن اینست:تقصیر و گناهش به امید کرم توستاین با مصرع آخر هم هماهنگ تر است.
جعفر ش
2020-08-27T11:32:20
با سلام و درود خدمت همگان ...... در بیت ای تیر غمت را دل عشاق نشانه ..... جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه ...... از نظر استدلال عقلی و منطقی جور در نمیاد که خداوند غایب ز میانه باشد در صورتیکه خداوند در هر جا و هر لحظه شاهد و ناظر و آگاه و موجود و حاضر است و بنابراین بجای غایب میتواند فارغ باشد به این معنا که خداوند فارغ از های و هوی و قیل و قال و جنجال و غیره است و بسیار مناسب تر و قابل قبول تر از این است که غایب بکار برده شود و بنظر من قطعا شاعر فارغ بکار برده است و به اشتباه تبدیل به غایب شده و متداول شده است
حمید
2017-11-04T01:02:48
عالی هستید. درود بر شما که با زحمات فراوان ادبیات ما رو زنده و قابل دسترس نگهداشته اید.زبان در سپاس از شما قاصر است.
ناشناس
2017-11-19T11:51:37
جدا از سایر اجراهای دیگر این شعر توسط خوانندگان دیگر، مرحوم حسن گلنراقی چندین چند بار در محف های و بزم های خصوصی بعضا با همراهی پیانوی انوشیروان روحانی اجرا کرده اند که زیباترین اجرای این شعر هست.
سامان روح بخشان
2017-01-17T23:58:41
با عرض سلامچه روحی در این ابیات نهفته است؛ آدمی را از درون تکان می دهد.(همزمان با مشاهده نمای پایانی سریال شیخ بهایی)موفق باشید و رحمت الله علیه
محبوبه
2017-01-31T09:27:39
با سلام دوست عزیزی گفتن که کلمه عکس رو به نقش تبدیل کنیم چون عکس و عکاسی جدید است.به نظرم عکس و عکاسی با تکنولوژی جدید است اما دیدن عکس در آب و در سطوح صیقلی و شفاف همیشه بوده است و جدید نیست بنابراین احتمال اینکه شاعر از کلمه عکس استفاده کرده باشد کم نیست. در ضمن خواستم بگم من یکی از دوستداران این شعر هستم . به نظر من این شعر هم در معنی و محتوا و هم در وزن و قافیه و هم در صنعت شعری سرآمد است
امیر محمد
2017-02-07T15:49:20
احمد خیالی بخاراییقرن: 9وفات: (ح 850 ق)شاعر. در بخارا متولد شد. وی شاگرد و معاشر خواجه عصمت بخارایی بود و چون مدتی در هرات زیست برخی او را هراتی دانسته‌اند. خیالی معار با الغ‌بیگ بود و در بخارا درگذشت. او مردی مستعد و خوش طبع بود و دیوان اشعارش در ماوراءالنهر و بدخشان و خراسان و ترکستان شهرتی عجیب داشت.از وی «دیوان» شعری به جای مانده است. شهرت خیالی بیشتر از رهگذر غزل معروف وی با مطلع زیر است که شیخ بهایی آن را در مخمسی تضمین کرده است.ای تیر غمت را دل عشاق نشانه خلقی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
اسدالله شفیغ
2017-06-19T13:07:19
مختصر این مخمس به آواز (احمد ظاهر ) خیلی زیبا اجرا گردیده است. لیکن در فهرست ازقبل جاگزین شده اسم ایشان فرا موش گردیده است.لطفا اسم این هنرمند بی بدیل آواز را نیز اظافه کنید تا بیشتر به غنای تاریخ ما و گستره فرهنگ وادب مشترگ خویش افزوده باشم.با ارادتپیوند به وبگاه بیرونی
محمد
2017-04-11T09:41:45
مرحومه هایده هم این شعر زیبا را به زیبایی هر چه تمامتر خوانده و در حقیقت این بنده حقیر با یاداوری ان ترانه این شعر را در گوگل جستجو کردم که مرا به سایت وزین تاریخ ما اورد. شگفت زده شدم چرا نام هایده خوش صدا در لیست خوانندگانی که این شعر پر معنا را خوانده اند نیست..
بیگانه
2018-10-27T22:58:57
شاهکار است این شعر. فوق العاده است و بی نظیر و همیشه تازه و خوش آیند که هزار بار خواندنش، تکرار و ملالت نمی آورد...
منصور
2019-02-13T06:43:51
با سلام.به جای نوشتن چرکت وپرت که این شعر از کیست یا مال کیست ویا اینکه به جای ب چرا خ ننوشته .هر کس معنی ومفهوم وبرداشت خود ا بنویسد از شعر نه اینکه چند بیت است که خوانده چرا خوانده......
منوچهر ناصری
2018-12-01T05:38:44
أین شعر رأمرحوم خانم خاطره پروانه هم در دستگاه ماهور خوانده اند. عنوان سی دی، "موسیقی کلاسیک ایران" به شماره 2-972060.
منوچهر ناصری
2018-12-01T05:46:15
أین شعررأ مرحوم خانم خاطره پروانه در دستگاه ماهور خواندهو در یک سی دی تحت عنوان " موسیقی کلاسیک ایران" به شماره2-972060 به دوست داران شعر و موسیقی ایران هدیه کرده اند. روحشان شاد.
الف.عارف
2018-12-18T13:02:03
یعنی که گنه را به از این نیست بهانهیعنی که امید بهترین بهانه است...چیزی که به ما حرام دارند...
الف.عارف
2018-12-18T13:02:59
یعنی که گنه را به از این نیست بهانهامید....دارم امید عاطفتی از جناب دوستکردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
یاسان
2018-03-02T20:57:11
توضیحی درباره سخن «آقای ماکان» عزیز که نوشته‌اند:شاید “یعنی همه جا نقش رخ یار توان دید” درست باشد. [چون به نظر ایشان] کلمه عکس و عکاسی... جدید است.نخست لازم است یادآوری کنم که «کلمه» عکس و عکاسی جدید نیست و آنچه منظور شماست «اصطلاح» عکس و عکاسی است که در زمان قاجار به عنوان مترادف Photo و Photography رایج شد.دیگر اینکه اصطلاح «عکاسی» -به معنای عمل ثبت تصویر هر چیزی توسط دوربین عکاسی- را میتواند یک اصطلاح تازه‌وارد به زبان فارسی دانست اما اصطلاح «عکس» از گذشته‌های دور هم به معنای تصویر بازتابیده شده هر چیزی و هم به معنای تصویر چهره رایج بوده کما اینکه در اشعار بسیاری از شاعران مختلف میتوان آن را دید. به عنوان مثال:سلمان‌ساوجی:در ازل عکس می لعل تو در جام افتادعاشق سوخته دل در طمع خام افتادکمال‌الدین‌اسماعیل:زلعلت عکس در جام می افتادنشاط عالمش اندر پی افتادحافظ:ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایمای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ماعکس روی تو چو در آینه جام افتادعارف از خنده می در طمع خام افتادبه ویژه بیت زیر روشن میسازد که کلمه نقش و عکس کاربردی دیگرگونه دارند و نمیتوان به جای کلمه‌های «عکس» که در شعر گذشته ایران آمده کلمه نقش را جایگزین کرد:اینهمه عکس می و نقش مخالف که نمودیک فروغ رخ ساقی ست که در جام افتاداین اشتباه (جدید بودن اصطلاح عکس و...) را در شرح آقای پورپیرار بر غزلیات حافظ میتوان دید. همچنین در آدرس زیر نیز نقد و توضیحی در این باره(نام نویسنده‌اش را نمی‌دانم) میتوانید بخوانید:پیوند به وبگاه بیرونی-
افشین
2018-04-21T06:54:47
سلام بر دوستانچرا پروانه در آتش میرود؟
روفیا
2018-04-21T10:15:26
این عبارت مفهوم قربانی کردن را در خود دارد. عاشق با مشاهده و ادراک زیبایی چنان مست و شوریده می شود که می خواهد در آن محو و ذوب شود و از دست خودش خلاص شود و سراپا او شود. مانند اینکه اگر شما خرگوش باشید و خوراک شیر شوید بخشی از وجود شیر خواهید شد. دیگر خرگوش نیستید بلکه شیر هستید. اگر پروانه در آتش رود دیگر پروانه نیست. آتش است. آتش نشانان حادثه پلاسکو آن دم که خود را به آتش سپردند عاشق و مست و شوریده بودند. ضمن این که کسی که در راه زنده نگاه داشتن راستی زیبایی نیکویی جان می سپرد نمی میرد بلکه بخشی از آن راستی و زیبایی و نیکویی ازلی می شود. تو گویی آن راستی و زیبایی و نیکویی او را بلعیده است.
بهراد
2018-07-16T20:07:00
چه بسیار عارفانه گاهی میتوان پرواز کرد با این بال شیخ بهایی گاهی خیال از خیال میگذرد و میگذرد از روح و روانمن بارها و بارها در سحرگاه این کلان اسحار را هم خوانده و هم شنیده ام سیر نداری چون خود گویی مسیر است و میسرجان دهد بیجان راآرزوی سلامتی و موفقیت برای شما عزیزان جان
سودابه مهیجی
2018-05-03T11:29:09
قالب این شعر مستزاد نیست. بلکه مسمط مخمس است .لطفا اصلاح فرمایید و ایکاش ابیات تضمین شده داخل گیومه قرار بگیرد
نادر..
2018-04-23T19:39:13
درود..شیر پروانه را توان گفتن...
حسن صابر
2018-06-03T01:55:36
با سلام و عرض ادب در مورد مصرع «هرکس به زبانی ...» ، نظرات مختلفی داده شده که در این میان اکثر ادبا و اهل فن چنین قرائت فرموده اند «هرکس به زبانی سخن از وصف تو گوید» که از نظر معنی و مفهوم نیز صحیحترین میباشد ، با تشکر
شیرین
2021-10-11T11:51:13.5898648
سراسر این شعر فقط وجود یک خالق را بیان می‌کند که همه موجودات اعم از جاندار و بی‌جان به یگانگی خداوند اقرار می‌کنند و او را تسبیح می‌گویند و اینکه همه ما انسان‌ها به دنبال خدا هستیم درصورتیکه خداوند در دل و جان آدمی جای دارد و ما غافل هستیم و به دنبال خدا در مسجد و کعبه هستیم حال که خدا را همه جا می‌توان یافت. از خواندن این شعر شیخ بهایی لذت وافر بردم. ممنون از قرار دادن این شعر. این شعر زیبا را شهریار رومی در آهنگ "وصال" در آلبوم "دولت عشق" زیبا خوانده‌اند. شنیدنش خالی از لطف نیست.
ملیکا رضایی
2021-10-17T17:31:04.5977056
بلی ...من با بانو شیرین موافق هستم ... این حقیقتی ست کامل که اکثر ما اعمال به حج رفتن و نماز و ...را تنها برای رسیدن به بهشت میخواهیم حال غافل از آنکه خدا نه اعمال بل میت ها و دلها را قضاوت میکند ... اما خب ...شاید همین بهشت بهانه شد که انسانی لااقل اعمال نیک به جای آورد نه بد ولی باز چه سود که جلوی همین قبله سجود آریم و در روبه روی همان خدا و همین قبله ظلم کنیم ...  اینجاست فرق ما انسان ها ... همه آنان که منکر اینها هستند تقوا را ترس نمی‌دانند ولی تقوا همان ترس هست ؛ اصلا اصل مهم خدای و بنده همین ترس از خدای هست ... اینکه در جهنم باشی نه در بهشت ... بهشت با نماز خواندن به دست نمی‌آید ... خدا را در نماز نبینیم ...اگر نماز میخوانیم و باز بدی میکنیم این نشان میدهد که هنوز خوب نیستیم و نماز مان هم پذیرفته نیست...تازمانی که دل را صفا ندهیم چگونه نیکی به جای آریم ؟!
شیرین
2021-10-17T19:58:22.3107876
درود به شما بانو ملیکای عزیز، سپاس از حسن توجه‌تان. من نیز با کلام شما موافق و هم‌رأی هستم. چه بسا به گمان خود، سال‌ها عبادتمان را به مقصود قرب الهی می‌پنداریم و آن را به حساب می‌آوریم حال آنکه اگر برای خدا و عشق و محبت خدا باشد حسابی در میان نیست. همه عشق است و مهر، این نوع عبادت است که در آدمی اثر می‌کند. اگر مقصود رسیدن به خدا باشد، طی مسیر به خودی خود، به درستی انجام می‌شود اما بسیاری از ما صورت و نام عبادات و کارهایمان، خدا است درصورتی‌که در معنی از یاد و عشق خداوند تهی است.
ملیکا رضایی
2021-10-17T21:50:54.2453617
آری بانو ... همین هست ... عشق هایی کز پی رنگی بود  عشق نبود عاقبت ننگی بود ... حقیقتا بی عشق وجود آدمی خوارترین ها بود ..‌. باید به اصل خویشتن باز گشت ...به اصل محبت و عشقی که خدا از ابتدا در داخل قرار داد ... .
شیرین
2021-10-18T09:58:45.7835082
درود، کاملا صحیح می‌فرمایید و ژرف می‌نگرید.
غمناک ابددوست
2021-11-04T22:04:27.4952539
بیت دوم خواهد به سر آید، "غم" هجران تو یا نه؟ همچنین دیوانه "نیم" من که روم خانه به خانه
آشفته آنم
2022-06-17T23:20:43.9042679
مسئله اینست که درجه ی عرفان شاعر و حال شاعر را در نمی یابن و فقط در بند چند قافیه و ردیف و اوزان هستنما همیشه باید این را به خودمان بفهمانیم که سعدی شیرازی مولانا حافظ فیض کاشانی شیخ بهایی و هزاران شاعر بلند پایه قبل از اینکه شاعر باشد عارفن و در قید و بند کلمه نیستن و با وجود کار دارن نه با جسم با عیسی کار دارن نه با خر به لفظ عامیانه بعد توجه به قافیه و ایراد گرفتن از شعر مضحک است اصلا در بحث نخواهد گنجید بدرود
آشفته آنم
2022-06-17T23:23:30.2474632
چقدر بیت های میانه ی این شعر هم مثل شعر ای قوم به حج رفته کجایید  معشوق همینجاست بیایید بیایید مولا شباهت دارد واقعا جای مباهات است همچین عارفان و شاعرانی در این مرز و بوم پهناور
ناپیدا
2022-06-24T11:16:17.7856531
البته در شعر مولانا عشق موج نمی‌زد عبادت و عرفان موج میزند و اینجا اما عشق و عبادت در هم آمیخته به یقین نمیتوان گفت ولی من هم اتفاقا چند ماه پیش در حال شنودن آن بودم و در نظرم بسیار مشابه با شعر مولانا بود ... و هم اینکه شاید واقعا منظور همین باشد چون اگر معشوق موردنظر است چرا باید به او کعبه و بتخانه نسبت داده شود ! 
Smak
2022-07-16T11:50:24.8262695
مگر جز با رهایی از کالبد فیزیکی می توان به وصال یگانه رسید ؟!! حقیر فارغ از صنایع ادبی و گیر مفاعل،مفاعل ،مفاعیل و وزن و قافیه خودم را چون دیوانه ای در لا به لای ابیاتی که روحم را صیقل دادند یافتم و با هر بیت آن اشک ریختم. حال چه شیخ بهایی و چه احمد خیالی بخاری به نظر حقیر شاهکاری سروده اند که می توان خدا را چون مردگان ولی زنده دید. درود بر همه شما 
Smak
2022-07-16T11:58:43.4405677
برادر در دنیای عشق پی منطق و استدلال نباش که ره را گم کرده به ترکستان خواهی رفت.سطحی ترین عشق های دنیا را ببین که برای وصال سر می‌دهند حالا چند پله صعود را در نظر بگیرید.  
مغبچه باده فروش
2023-03-11T03:53:16.3149661
جور از حبیب خوشتر کد مدعی «رعایت»
as
2023-06-12T20:52:29.0657284
مشکلات قافیه در شاعران بزرگ هم وجود دارد و اصلا مسئله قابل توجهی نیستمثلا این شعر از حافظ:صلاح کار کجا و من خراب کجاببین تفاوت ره از کجاست تا به کجادر اینجا "تا به" با "خراب" قافیه گرفته شده که از لحاظ قافیه ایراد داردولی نکته اینجاست که این مسائل اهمیت چندانی ندارندکسی نمی‌تواند بگوید که این شعر حافظ شعر ضعیفی است چون ایراد قافیه دارد زیرا قوت اشعار حافظ به قافیه و وزن و ... نیست