گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:دی دیدم آن نگار سهی قد را بر رخ شکسته زلف مجعد را

❈۱❈
دی دیدم آن نگار سهی قد را بر رخ شکسته زلف مجعد را
در خوی گرفته عارض گلگون را در می نهفته ورد مورد را
❈۲❈
از جادوئی نهفته بلعل اندر تابان دو رشته در منضد را
بگشوده بهر بستن کار من بشکسته زلفکان معقد را
❈۳❈
در تاب زلف و ابروی او دیدم تیغ سلیل و درع مزرد را
گفتم ز دام زلف رهائی بخش این خاطر پریش مقید را
❈۴❈
گفتا دلت رها کنم ارگوئی از جان و دل مدیح محمد را
سر خیل انبیا که صفات او حیران نموده عقل مجرد را
❈۵❈
حق از ازل به مهر و ولای او با خلق بسته عهد مؤکد را
پیغمبران به مدرس فضل او حاضر شوند خواندن ابجد را
❈۶❈
با بغض او فریشته گر باشد گو پذیره نار موقد را
ور زانکه با ولاش بود شیطان گو کن گذاره خلد مخلد را
❈۷❈
قانون نهاد و شرع پدید آورد و آراست‌ملک و دولت سرمد را
قانون او گرفت همه گیتی چون تندباد، وادی و فدفد را
❈۸❈
وانکس که سر ز طاعت او برتافت گردن نهاد تیغ مهند را
ایزد از او به خلق نمود امروز احسان بی‌نهایت و بی‌حد را
❈۹❈
فر قدوم فرخ او بشکست آن کسروی بنای مشید را

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۱۰ - منقبت

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عین. ح
2019-09-22T19:56:03
در یکی از مصراع‌ها یک واژه افتاده است: گو پذیره نار موقد را (گو شو پذیره نار موقد را)