گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:دل ز جا برد سحر مرغ سحرخیز مرا مژده‌ای داد خوش‌آهنگ و دلاویز مرا

❈۱❈
دل ز جا برد سحر مرغ سحرخیز مرا مژده‌ای داد خوش‌آهنگ و دلاویز مرا
گفت کآزادی‌خواهان دیار کشمر برگزیدند به تکریم و به تعزیز مرا
❈۲❈
از همه ملک به منشان نگه افتاد ز مهر زانکه بود از بدی و کژی پرهیز مرا
کرد فارغ ز ترشرویی بجنورد عبوس انتخاب هنری مردم ترشیز مرا
❈۳❈
خان بجنورد ندانست که مردان بزرگ می‌شناسد به واشنتن و پاریز مرا
بر سر دولت بشکست مرا چندین بار خواست تا بر سر قانون شکند نیز مرا
❈۴❈
تا رود مجری تحدید به تهدید ز شهر خواست کردن به یکی مفسده تجهیز مرا
تلگرافاتی از سید و آخوند، به قهر بفرستاد که در کار کند تیز مرا
❈۵❈
ظلمی ار بود عمومی بد و او خواست کند همچو این قافیه وادار به تبعیض مرا
به خیالش که وکیل خود و اقوام ویم که به هر جنگ فرستاد جلوریز مرا
❈۶❈
گرچه من بودم مبعوث دموکرات ولی بی‌سبب منت او گشت گلاویز مرا
او ندانست که گر اهل خراسان بدرست نپذیرند، پذیرند به تبریز مرا
❈۷❈
نه به کرمان‌ و صفاهان ، که ‌به کرمانشه و یزد می‌ستایند و به شیراز و به نیریز مرا
خاک فرغانه و قرقیز هم ار زیران بود می گزیدند ز فرغانه و قرقیز مرا
❈۸❈
و گر انسان ز من اعراض کند، بگزیند بهم آوازی خود مرغ شب‌آویز مرا
وگر او نیز بتابد ز من اندوهی نیست با یکی طبع چو دریای گهرخیز مرا
❈۹❈
تاج زرین نکند خوشدلم‌، او برد گمان دل کند خوش به یک انگشتر ارزیز مرا

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۱۱ - نمایندگی ترشیز

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

عین. ح
2019-09-22T20:02:49
چند خطای نگارشی در این چامه رخ داده است؛ ازجمله: دلاوبز (دلاویز) می‌شناسد به واشنتن و پاربز مرا (می‌شناسند به واشنتن و پاریز مرا) یعنی در واشنگتن و پاریس هم مرا می‌شناسند. گرچه من بود مبعوث دموکرات ولی (گرچه من بودم مبعوث دموکرات ولی)