ملکالشعرا بهار:بوستان بشکفت و بلبل برکشید از دل صفیر همچو چشم من گهرپالای شد ابر مطیر
❈۱❈
بوستان بشکفت و بلبل برکشید از دل صفیر
همچو چشم من گهرپالای شد ابر مطیر
بر نشاط روی گل وقت سپیدهدم به باغ
فاخته آوای بم زد عندلیب آوای زیر
❈۲❈
بوستان بشکفت چون رامشگه پروبز شاه
سروبن برخاست چون بگشوده چتر اردشیر
ابر تیرافکن گشود از قطرهٔ باران خدنگ
باد جوشن گرکشید از سیم، جوشن بر غدیر
❈۳❈
نرگس از نابخردی بنهاد در سیماب زر
لاله از افسونگری بنهفت در شنگرف قیر
روز باران از فروغ مهرگردد آشکار
آن کمان هفترنگ از دامن چرخ اثیر
❈۴❈
چون حریری چند رنگین بر تن چینی عروس
باز جسته یک ز دیگر دامن رنگین حریر
نوبهار دلپذیر و روز شادی و خوشیست
خرما نوروز و خوشا نوبهار دلپذیر
❈۵❈
از میان ابر هر ساعت درخشی برجهد
وز هراس خود برآرد رعد، افغان و نفیر
همچو خصم شه که برتابد رخ و افغان کند
آن زمان کز شست خسرو برجهد پرنده تیر
کامنت ها