ملکالشعرا بهار:آن را که نگون است رایتش من هیچ نخواهم حمایتش
❈۱❈
آن را که نگون است رایتش
من هیچ نخواهم حمایتش
و آن دیو که این کار خواسته است
دیوانه بخوانند، ملتش
❈۲❈
این کشور تحتالحمایه نیست
هم نیز برنجد زصحبتش
ملکی که ز جیحون و هیرمند
تا دجله برآید مساحتش
❈۳❈
از کس بنخواهد حمایتی
وین گفته نگنجد به غیرتش
آن کس که به ما داده یادداشت
وان صاحب او، چیست نیتش
❈۴❈
بیجنگ بخواهد جهان گرفت؟
صعبا و غریبا حکایتش
امروز که هر ملت نژند
در سایهٔ تیغ است حرکتش
❈۵❈
بیقیمت خونبندگی خطاست
وین بنده گرانست قیمتش
گویند سپهدار داده خط
لعنت به خطوط پر مخافش
❈۶❈
گر داده خطی اینچنین خطاست
کاین ملک بری بوده ذمتش
بیرأی شه و رأی مجلسین
ملت نشناسد به صحتش
❈۷❈
لعنت به وزیری چنین که هست
بر خیر بداندیش، همتش
با آن که فزون دارد احترام
با آن که فزونست ثروتش
❈۸❈
قوم و وطن خود کند ذلیل
وانگاه بخندد به ذلتش
بخشد وطن خود به رایگان
وانگاه گریزد ز خشیتش
❈۹❈
زودا و قریباکه در رسد
خائن به سزای خیانتش
کامنت ها