گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:ز بس در زمانه خمش زیستم ندانند یاران که من کیستم

❈۱❈
ز بس در زمانه خمش زیستم ندانند یاران که من کیستم
یکی چیستانم بنگشوده راز تو نشناسی آسان که ‌من چیستم
❈۲❈
به دم زنده کردم همی مردگان همانا که اعجاز عیسیستم
محل برترستم ز چارم سپهر اگر خویشتن مرد دعویستم
❈۳❈
چو یحیای محبوس در بند غم بشارتگر امر مولیستم
ازین‌رو به چنگ جهودان اسیر به ‌چندین عقوبت چو یحییستم
❈۴❈
نیندیشم از کید اهریمنان که در پاس ایزد تعالیستم
به من بر چه خندی که در رنج تو بسا شب که تا روز بگریستم
❈۵❈
به جای تو و فر و فرهنگ تو ادب‌نامه‌ها کرده املیستم
همی تا بگردانم از تو بلا ز دشمن هزاران تعدیستم
❈۶❈
همانا که اندر تولای تو ز دزدان کشور تبریستم
چه مایه به تبعید درساختم چه‌ مایه به‌ حبس اندرون زیستم
❈۷❈
کجا پهلوانان هزیمت شوند من از شیرمردی به جای ایستم
نه فتنهٔ فروزنده دینار وگنج نه سغبهٔ‌ فریبنده دنییستم
❈۸❈
ازیرا پس از سال‌ها فر و جاه به جز نیبستی حاصلی نیستم
به معنی فزونم ز پندار تو به صورت اگر ده و گر بیستم
❈۹❈
تو اکنون گریزی ز نزدیک من همانا گزاینده افعیستم
به نزدیک صاحبدلان شکرم بنزد تو گر تلخ کس نیستم
❈۱۰❈
چو مانی به فر نگارین قلم روان پرور لفظ و معنیستم
عزیزم دگر جای و در شهر خویبش ذلیلم ازیراک ما نیستم

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۱۶۲ - من کیستم‌

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها