ملکالشعرا بهار:چون بدرید صبح پیراهن جلوه گر گشت فوجی از آهن
❈۱❈
چون بدرید صبح پیراهن
جلوه گر گشت فوجی از آهن
سپهی کز نهیب نیزهٔ او
بردرد چرخ پیر پیراهن
❈۲❈
لشگری کانعطاف خنجر وی
بگسلاند ز کهکشان جوشن
چون برآید غریو، روز نبرد
فوج آهن به جنبش آرد تن
❈۳❈
آهنین قلعهای بود جنبان
نه بر او در پدید و نی روزن
تیر بارد چنان که بر پرد
آهن ذوب گشته از معدن
❈۴❈
بمب کوبد، چنان که درغلطد
سنگ خارا ز قله در دامن
میغی از تیغ برکشد که از آن
مرگ بارد به تارک دشمن
کامنت ها