ملکالشعرا بهار:تو هم امروز بده بوسه به من کار امروز به فردا مفکن
❈۱❈
تو هم امروز بده بوسه به من
کار امروز به فردا مفکن
بیش از این از بر من تند مرو
بیش ازین بر دل من نیش مزن
❈۲❈
عهد بستی که دل من شکنی
بشکن عهد و دل من مشکن
شد کهن رسم رفیقآزاری
نوجوانا بنه آیین کهن
❈۳❈
جای خون عشق تو دارم در دل
جای جان مهر تو دارم در تن
ای لبت سرختر از برگ شقیق
وی رخت خوبتر از برگ سمن
❈۴❈
وعده کردی که به من بوسه دهی
سر وعده است بده بوسهٔ من
دل من تنگ شد و حوصله تنگ
تنگ بنشین برم ای تنگدهن
❈۵❈
دام تقوی به ره دل مگذار
تار عصمت به تن خویش متن
زلف و لب از من و باقی از تو
کفل و سینه و ساق و گردن
❈۶❈
نزنم دست بر اندام تو هیچ
گر زدم دست سرم را بشکن
یاوهای گفت اگر گفت کسی
«بوسه باشد به کنار آبستن»
❈۷❈
بوسه پیغمبر مهر است و وداد
بوسه آسایش روحست و بدن
مهر را بوسه نماید محکم
عشق را بوسه نماید متقن
❈۸❈
عشق بیبوسه چراغیست خموش
عشق با بوسه چراغی روشن
دوستی هست سپهری و در او
بوسه چون زهره و ناهید و پرن
❈۹❈
عاشقی رشتهٔ جنگیست کزان
جز به زخمه نجهد صوت حسن
زخمهٔ چنگ محبت بوسه است
چنگ بیزخمه ندارد شیون
❈۱۰❈
زان شدست از همه مرغان بلبل
شهره در صوت خوش و مستحسن
کز مقاطیع حدیثش خیزد
بوسههای متوالی به چمن
❈۱۱❈
گاه و بیگه کند از بوسه حدیث
روز تا شب کند از بوسه سخن
مگس نحل از آن شهد دهد
که به گل بوسه زند در گلشن
❈۱۲❈
مردم از هر خوشیئی سیر شود
نشود سیر کس از بوسیدن
بوسه بر عمر من افزاید لیک
نکند کم ز لبت یک ارزن
❈۱۳❈
«رادیوم» نیز بدین قوت نیست
که دهد قوت و باقیست به تن
بوسه خوبست و شگرفست و روا
خاصه برکنج لب و زیر ذقن
کامنت ها