گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:همیشه لطف خدا باد یار پاکستان به کین مباد فلک با دیار پاکستان

❈۱❈
همیشه لطف خدا باد یار پاکستان به کین مباد فلک با دیار پاکستان
ز رجس‌شرک‌، به ری شد به قوت توحید همین بس است به دهر افتخار پاکستان
❈۲❈
سزد کراچی و لاهور، قبهٔالاسلام که هست یاری اسلام کار پاکستان
ز فیض روح «‌محمدعلی جناح‌» بود محمد و علی و آل‌، یار پاکستان
❈۳❈
همین نه کحل بصر، بل سزد که اهل نظر کنند کحل بصیرت غبار پاکستان
مدام تشنهٔ صلح است ملتش‌، هر چند که نیست کم زکسی اقتدار پاکستان
❈۴❈
به زیر بیرق نصر من‌الله‌اند و کنند مه و ستاره‌، سعادت نثار پاکستان
شود به مرتبه صاحبقران دهر که هست به دست صاحب قرآن مهار پاکستان
❈۵❈
ز قهر حق شودش کار، زار اگر طلبد عدو به مکر و حیل کارزار پاکستان
ز فیض سعی و عمل وز شمول علم و هنر فزون شود همه روز اعتبار پاکستان
❈۶❈
چه سخت زود به آزادی امتحان دادند رجال فاضل وکامل عیار پاکستان
طپد چو طفل ز مادر جدا، دل کشمیر که سر ز شوق نهد درکنار پاکستان
❈۷❈
چو مادری که ز فرزند شیرخواره جداست نجات کشمیر آمد شعار پاکستان
فشانده اشک غم از چشم و من همی بینم به چش دل مژهٔ اشکبار پاکستان
❈۸❈
ز سوی مردم ایران هزار گونه درود به ساکنان سعادتمدار پاکستان
به عالمان حقایق به سالکان طریق به غازیان معادی شکار پاکستان
❈۹❈
به رهبران معظم‌، به سائسان بزرگ که هست فکرتشان غمگسار پاکستان
ز ما درود فراوان به شیرمردانی که کرده‌اند سر و جان نثار پاکستان
❈۱۰❈
به روح پاک شهیدان که خونشان بر خاک کشید نقشهٔ پر افتخار پاکستان
زما درود برآن روح پرفتوح بزرگ «‌جناح‌»‌، رهبر والاتبار پاکستان
❈۱۱❈
درود باد به روح مطهر «‌اقبال‌» که بود حکمتش آموزگار پاکستان
«‌هزار بادهٔ ناخورده‌» وعده داد که هست از آن یکیش می خوشگوار پاکستان
❈۱۲❈
جدا نبود و نباشند ملت ایران ز طبع و خوی و شعار و دثار پاکستان
گمان مبر که بود بیشتر از ایرانی کسی به روی زمین دوستدار پاکستان
❈۱۳❈
گواه دوستی ما بود شهنشه ما که شد ز صدق و صفا رهسپار پاکستان
هماره ایران می‌برد رنج در ره هند ز رنج رست کنون در جوار پاکستان
❈۱۴❈
بهار عاشق فرهنگ و خوی و آدابی است که محکم است بدان‌، پود و تار پاکستان
ز روی صدق و ادب چند نکته عرضه دهم به پیشگاه دل حقگزار پاکستان
❈۱۵❈
یکی سماحت ملی‌، که گونه گونه ملل زیند فارغ و خوش در دیار پاکستان
که ملک را نرساند به وحدت ملی مگر سماحت قانونگزار پاکستان
❈۱۶❈
جدال مذهبی و ترک اصل آزادی خزان کند به حقیقت‌، بهار پاکستان
دگر صنایع ملی که کارساز افتد به جمع کارگر بیشمار پاکستان
❈۱۷❈
دگر بنای عدالت که بالسویه برند ز عدل بهره‌، صغار و کبار پاکستان
ز مرگ باک مدارید و مستعد باشید که هست صلح مسلح‌، مدار پاکستان
❈۱۸❈
اساس صلح‌، سپاه منظم است‌، بلی بود سپاه منظم‌، حصار پاکستان
برید بهره زعلم فرنگ وصنعت او که کسب علم و هنر نیست عار پاکستان
❈۱۹❈
ولی فضایل اخلاق خود زکف مدهید که خوی غرب نیاید به کار پاکستان
فنون غربی وآداب وسنت شرقی مناسب است به شأن و وقار پاکستان
❈۲۰❈
همیشه‌تاکه زگشت زمین شب آید و روز به خرمی گذرد روزگار پاکستان
همیشه یمن بود در یمین پاکستان هماره یسر بود در یسار پاکستان
❈۲۱❈
به یادگار، بهار این قصیده گفت و نوشت همیشه لطف خدا باد یار پاکستان

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۲۰۰ - یادگار بهار به پاکستان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

ناشناس
2015-10-07T10:00:44
شعروشاعری بخودی خودچیزی نیست.جایی حرف زشت به کسروی میزند.اینجاهم ستایش پاکستان و..!تازه ایشان ازخوبهایش هستند!مایه تاسف است.
بهلول باانصاف
2015-10-07T10:03:41
شعروشاعری به تنهایی چیزی نیست.جایی حرف زشت به کسروی میزند.اینجا هم ازپاکستان دفاع میکند.همه یکجانبه!مایه تاسف است.تازه ایشان ازخوبهایش هستند!
امیر رحیمی
2023-07-24T01:37:35.0252476
درود بر شما 👏...حیف کسروی بود با آن هجو سخیف در حقش گفته شدن ... بله حق با شماست من هم موافقم....این دفاع از پاکستان هم مضحک بود پاکستان رو همه میشناسن و اون سیستم سیاسی مسخره با اون جناح و اون اسم کذایی که توهینی بود به هندوستان....گاندی هر چه به اینها الحاح کرد افاقه نشد تا جدا شدند....حب و بغض بیجا پر این دو شعر محرز هست