ملکالشعرا بهار:نعمت دنیا سرابست ای مشارالسلطنه این جهان نقش برآبست ای مشارالسلطنه
❈۱❈
نعمت دنیا سرابست ای مشارالسلطنه
این جهان نقش برآبست ای مشارالسلطنه
تا توانی ظلم کن کاین روزگار بی کتاب
حامی هر بیکتابست ای مشارالسلطنه
❈۲❈
تا توانی دخل برکاین روزگار بیحساب
عاری از علم حسابست ای مشارالسلطنه
کشور پر انقلاب و نرخ ارزاق گران
زان قدوم مستطابست ای مشارالسلطنه
❈۳❈
سهم از مدخول قصابان و خبازان شهر
رسم هر مالک رقابست ای مشارالسلطنه
لیک سهم از دخل علافان و صرافان شهر
هذه شینی عجابست ای مشارالسلطنه
❈۴❈
هیئت شوربلدگرمنفصل شد باک نیست
شور در قدرت عذابست ای مشارالسلطنه
لیک این دکان حراجی و احضار ولات
اندکی دور از صوابست ای مشارالسلطنه
❈۵❈
خلق میگفتند قبل از حرکت از تهران تو را
از مداخل اجتنابست ای مشارالسلطنه
لیک روشن شد دلت از دخلهای سبزوار
دخل اول فتح بابست ای مشارالسلطنه
❈۶❈
نی خطا گفتم دلت روشن بد از اول، بلی
قطره ملزوم سحابست ای مشارالسلطنه
محرمانه دخل کردن بیصدا و بیندا
رسم آن عالیجنابست ای مشارالسلطنه
❈۷❈
لیک با طبل و دهل پر کردن جیب و بغل
خود سؤالی بیجوابست ای مشارالسلطنه
ظاهراً مأیوسی از آیندهٔ این مملکت
یاس و راحت همرکابست ای مشارالسلطنه
❈۸❈
وه چه خوش گفت آن که گفت الیاس احدالراحتین
این سخن چون آفتابست ای مشارالسلطنه
ناصرالدینمیزرا شهزادهٔ دانشپژوه
در عدالت کامیابست ای مشارالسلطنه
❈۹❈
لیک با همچون تویی دستور کافی حال او
حالت قوم غرابست ای مشارالسلطنه
آنچه مرحوم سپهسالار برد از این بلد
در زبان شیخ و شابست ای مشارالسلطنه
❈۱۰❈
شکرلله چشم ما روشن به دیدار شما
بعد از آن غفرانمآبست ای مشارالسلطنه
آب را گل ساز و ماهی گیر زیرا چشم خلق
کور چون چشم حبابست ای مشارالسلطنه
❈۱۱❈
اندربن کشورکه خادم را ز خائن فرق نیست
رشوه نگرفتن عذابست ای مشارالسلطنه
کامنت ها