ملکالشعرا بهار:ای ماه دو هفته یاد ما کردی احسنتخوش آمدی صفاکردی
❈۱❈
ای ماه دو هفته یاد ما کردی
احسنتخوش آمدی صفاکردی
دشمن کامی گذاشتی وز مهر
خود را نفسی به کام ما کردی
❈۲❈
بیگانه ز رشک خون همی گرید
زینسان که تو یاد آشنا کردی
بیگانهپرست بودهای و امروز
دانم کان خوی بد رها کردی
❈۳❈
ازکرده تو را خجل همی بینم
خواهی که نپرسمت چرا کردی
نندیشی از آنکه بارها با من
صد گونه گره زدی و واکردی
❈۴❈
بس راز نهان که داشتم با تو
رفتی و به جمله برملا کردی
وامروز چه شد که آمدی زی من
این مرحمت آخر ازکجا کردی
❈۵❈
این لطف به خاطر من مسکین
یا آنکه به خاطر خدا کردی
یا درحق من عطوفت شه را
دیدی و ز روی من حیا کردی
❈۶❈
*
*
ای شاه؛ ز پاکی نیت خود را
اندر خور مدحت و ثناکردی
❈۷❈
ز اندیشهٔ ملک، خواب نوشین را
از دیدهٔ خویشتن جدا کردی
با ملت خویش رایگان گشتی
بر سیرت عدل اقتدا کردی
❈۸❈
نه درکنف عدو مقر جستی
نه کام معاندان روا کردی
نه توقیعی به اجنبی دادی
نه تاییدی ز اشقیا کردی
❈۹❈
صد اندهو غمبهخود خریدی،لیک
از ملک فروختن ابا کردی
در پاس وطن هرآنچه کردی تو
بر سیرت پاک اولیا کردی
❈۱۰❈
ور خود به «بهار» سرگران گشتی
و او را به شکنج مبتلا کردی
گفتی روزی بر او ببخشایم
و امروز به عهد خود وفا کردی
❈۱۱❈
زنهار گر از تو دل بگردانم
هرچ آن کردی به من، بجا کردی
ور زانکه به کار خویشتن نالم
نتوان گفتن که ناسزا کردی
❈۱۲❈
من مویه کنم سه ماهه خسران را
وان کیست که گویدم خطا کردی
بدخواه گزافه گوید ارگوید
کاین مویه ز دست پادشا کردی
❈۱۳❈
شاها ز تو هیچ کس ننالد زانک
در دلها مهر خویش جا کردی
تا چرخ بپاست رایت خود را
بینم که به چرخ آشنا کردی
کامنت ها