گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:دریغا که بگذشت عهد جوانی درآمد ز در پیری و ناتوانی

❈۱❈
دریغا که بگذشت عهد جوانی درآمد ز در پیری و ناتوانی
جوانی به راه وطن دادم از کف دربغا وطن‌رفت‌و طی‌شد جوانی
❈۲❈
وگر بازگردد وطن بار دیگر نیارد جوانی به ما ارمغانی
دو ده ساله بودم که آشفت ایران برآمد ز ری بانگ عالی و دانی
❈۳❈
به مشروطه بر پیشوایان شیعه بدادند فتوی و گشتند بانی
دو سال دگر انقلابی بپا شد که شه عهد بشکست در ملکرانی
❈۴❈
سپس فتنه نو شد به هنگام‌ شوستر کجا بد تزار اندر آن فتنه‌بانی
سه سال دگر جنگ بین‌الملل زد شرار از اقاصی جهان تا ادانی
❈۵❈
ببود آن محن تا به شش سال قائم جهان گشته ویران و مخلوق فانی
تبه گشت آداب و گم شد فضایل کهن شد اصول و نگون شد مبانی
❈۶❈
غمی گشت ایران که دشمن درآمد ز هر سو درین کشور باستانی
بپا خاست ستار و گردش جوانان ز ارانی و آذر آبادگانی
❈۷❈
به ستارخان حمله‌ور شد شه‌، اما بر او چیره شد جیش ستارخانی
بهم یار گشتند مردان کشور خراسانی وگیلی و اصفهانی
❈۸❈
ز ناگه به هرسو غریوی برآمد ز نیریزی و لاری و بهبهانی
دو لشگر ز رشت و سپاهان برآمد به تنبیه شه کرده با هم تبانی
❈۹❈
برآن پیشوا یپرم و نصر دولت‌ بر این پیشوا دودهٔ ایلخانی‌
دلیران و آزادمردان گیتی زگرجی و ارانی و ایروانی
❈۱۰❈
شده همعنان با جوانان ایران همه‌دست‌شسته ز جان و جوانی
پی‌دفع این‌هر دو لشگر برون شد ز ری لشگر شاه خونریز جانی
❈۱۱❈
سلام چطوری به سرباز سیلاخوری همعنانی
ز خون وطن‌دوستان مست یکسر چو میخواره از بادهٔ ارغوانی
❈۱۲❈
به بادامک اندر فتادند برهم ز خون‌، دشت در گشته حمراء‌قانی‌
یکی جسته رزم از پی سود کشور دگر جسته رزم از پی بیستگانی‌
❈۱۳❈
یکی‌ را به سر کبر و دل پر معونت یکی‌ را به‌سر عشق‌‌ و دل بر معانی
یکی در ره منفعت گشته کشته دگر در ره مملکت گشته فانی
❈۱۴❈
یکی‌ را به کف ساز و برگی مکمل ز خمپاره و توپ و دیگر مبانی
ولی این‌ دگر را نه برگ و نه سازی جز امید اصلاح و دیگر امانی
❈۱۵❈
یکی دور زد بخشی‌ از جیش ملی کش‌ آمد به کف‌ شهر از آن قهرمانی
تهی کرد قزاق ازین دور، میدان که آمد به سر دورش از ناتوانی
❈۱۶❈
ببستند سنگر به هرکوی و برزن دم توپشان کرده آتش‌فشانی
ز سنگر گذر کرد تیر مجاهد چو تیر تهمتن ز درع کشانی
❈۱۷❈
به پیرامن مجلس و مسجد آنگه مصافی‌قوی رفت چونان که دانی
ری آمد به چنگ دلیران کجا بود از آزاد مردانشان پشتبانی
❈۱۸❈
وزان‌پس‌به‌مجلس نشستند و آمد ز مردم بر ایشان درود وتهانی
چو شه دید ازینگونه نکبت روان شد به زرگنده از قصر صاحبقرانی

فایل صوتی قصاید شمارهٔ ۲۷۰ - تاریخچه انقلاب مشروطه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

شادی احمدی
2014-09-02T15:56:43
به جای یکی از مصراعها نوشته شده:سلام چطوری !!!
عین. ح
2019-12-26T04:03:31
مصراعی که از قلم افتاده و به جایش نوشته شده «سلام چطوری» در دیوان اینگونه است: بریگاد قزاق خونخوار، کردهبه سرباز سیلاخوری همعنانیبریگاد: تیپ، واحد نظامی کوچک‌تر از لشکرفوج سیلاخور یکی از لشکرهای نظامی ایران در دوره‌های مختلف تاریخی بوده‌است. اغلب سربازان این سپاه از قصبه سیلاخور در ولایت بروجرد بوده‌اند.