گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:رخ تو دخلی به مه ندارد که مه دو زلف سیه ندارد

❈۱❈
رخ تو دخلی به مه ندارد که مه دو زلف سیه ندارد
به هیچ وجهت قمر نخوانم که هیچ وجه شبه ندارد
❈۲❈
بیا و بنشین به کنج چشمم که کس در این گوشه‌ ره ندارد
نکو ستاند دل از حریفان ولی چه حاصل نگه ندارد
❈۳❈
حریف کم‌ظرف‌ ز روی‌ معنی بود سبویی که ته ندارد
حدیث حال تبه چه داند کسی که حال تبه ندارد
❈۴❈
بیا به ملک دل ار توانی که ملک دل‌، پادشه ندارد
عداوتی‌ نیست‌ قضاوتی‌ نیست عسس نخواهد، سپه ندارد
❈۵❈
یکی‌ بگوید به‌ آن‌ ستمگر بهار مسکین گنه ندارد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۱

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها