گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:مشتاقی و صبوری با هم قرین نباشد این باشد آن نباشد آن باشد این نباشد

❈۱❈
مشتاقی و صبوری با هم قرین نباشد این باشد آن نباشد آن باشد این نباشد
با انگبین لبت را سنجیده‌ام مکرر شهدی که در لب تست در انگبین نباشد
❈۲❈
قومی به فکر مشغول قومی بدین گرفتار غافل که آنچه‌جویند درکفر و دین نباشد
در نکتهٔ دهانت هرکس کند گمانی تا تو سخن نگویی کس را یقین نباشد
❈۳❈
ماه فلک ز حسنت خواهد برد نصیبی ورنه همیشه سیرش گرد زمین نباشد
خواهم سایم سر ارادت بر آستانت شرمنده‌ام که چیزیم در آستین نباشد
❈۴❈
یابد ز دام زلفش صید دلم رهایی گر چشم صیدگیرش اندرکمین نباشد
با ترکتاز چشمش نیکو مقاومت کرد حقاکه چون دل من حصنی حصین نباشد
❈۵❈
گفتم بهار مسکین خواهدگلی ز باغت گفتا خزان رسیده است گل بعد ازین نباشد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۴۷

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

خادمی
2016-02-12T14:14:03
مصرع نخست این بیت ظاهرا به لحاظ وزنی مشکل دارد:خواهم سایم سر ارادت بر آستانتشرمنده‌ام که چیزیم در آستین نباشد
سمانه ، م
2016-02-12T17:00:23
خواهم سر ارادت سایم بر آستانتبا درود
سعادت پنجشیری
2019-06-23T19:30:38
خواهم سر ارادت سایم بر آستانتآن بیت اینطور است
ســراج
2018-11-24T20:57:27
بی کران درود و مهر،لطفاً بیت ششم مصرع اول تصحیح بفرماییدخواهم سر ارادت سایم بر آستانت ...24.11.2018
حیدریان
2021-07-15T16:53:15.9930461
خواهم سر ارادت سایم بر آستانت