گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:میان ابرو و چشم توگیر و داری بود من این میانه شدم کشته این چه کاری بود

❈۱❈
میان ابرو و چشم توگیر و داری بود من این میانه شدم کشته این چه کاری بود
تو بی وفا واجل در قفا و من بیمار بمردم از غم و جز این چه انتظاری بود
❈۲❈
مرا ز حلقه ی عشاق خود نمیراندی اگر به نزد توام قدر و اعتباری بود
در آفتاب جمال تو زلف شبگردت دلم ربود و عجب دزد آشکاری بود
❈۳❈
به هر کجا که ببستیم باختیم ز جهل قمار جهل نمودیم و خوش قماری بود
تمدن آتشی افروخت در جهان که بسوخت زعهد مهر و وفا هرچه یادگاری بود
❈۴❈
بنای این مدنیت به باد می‌دادم اگر به دست من از چرخ اختیاری بود
میئی خوریم به باغی نهان ز چشم رقیب اگر تو بودی و من بودم و بهاری بود

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۰

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

نادر..
2018-02-23T08:41:44
در آفتاب جمال تو زلف شبگردتلم ربود و عجب دزد آشکاری بود..