ملکالشعرا بهار:حضرت سالار بهر مرغ گرفتار از ره اکرام آب و دانه فرستاد
❈۱❈
حضرت سالار بهر مرغ گرفتار
از ره اکرام آب و دانه فرستاد
آب حیات اندرون کوزهٔ مینا
تا دهدم عمر جاودانه، فرستاد
❈۲❈
هفت عددکوزهٔ نبات کرم کرد
سه خم شیرین می مغانه فرستاد
از سر انصاف، تلک عشرکامل
تا نزنم در نقیصهچانه، فرستاد
❈۳❈
یاشد رمزی گر امتنان رهی را
خربزهبخشید و هندوانهفرستاد
دانستاین بنده تشنهٔ سخن اوست
کاهلی طبع را بهانه فرستاد
❈۴❈
خشکلبم یافت، زان قبل شکر تر
در عوض شکرین ترانه فرستاد
شکر کنم زو که این همه شکر تر
در خم سربسته بینشانه فرستاد
❈۵❈
یا بدل شعر تازه نزلی موزون
شهد و شکر کرده در میانه فرستاد
بختش خواهم بلند و هیچ نبینم
کاو بفرستاد هدیه یا نفرستاد
کامنت ها