ملکالشعرا بهار:سنبل صد برگ رنگارنگ پنداری مگر چار چیز از چار حیوان گشته در یکجا پدید
❈۱❈
سنبل صد برگ رنگارنگ پنداری مگر
چار چیز از چار حیوان گشته در یکجا پدید
غبغب رنگین کبوتر، گردن طاوس نر
روی بوقلمون مست و دُمّ روباه سپید
❈۲❈
در حقیقت یک گلستان گل خرید از گلفروش
آن که از این سنبل صد برگ یک گلدان خرید
شامهاش گردد عبیرآمیز و چشمش پرنگار
هرکه او یکبار گوشش وصف این سنبل شنید
کامنت ها