ملکالشعرا بهار:ز البرز بزرگ در شمال ری هر شب دم دلکش شمال آید
❈۱❈
ز البرز بزرگ در شمال ری
هر شب دم دلکش شمال آید
از باد شمال مشکبو هر دم
جان رقصد و دل به وجد و حالآید
❈۲❈
وز عطر خوش گل و ریاحینش
آفات سموم را زوال آید
برفش بگدازد و به شهر اندر
بس چشمه دلکش زلال آید
❈۳❈
امشب ز نسیم، سخت خشنودم
کز سوی شمال بیملال آید
جنبد به جنوب از شمال آسان
و آزاد به بزم اهل حال آید
❈۴❈
در محفل ما هوای جانبخشش
با روح به فعل وانفعال آید
همراه شمال جانفزا زی ما
پیوسته قوافل کمال آید
❈۵❈
من رشک برم بدو چو از شوخی
با طرهٔ یار در جدال آید
گاهی صف چپ ازو برآشوبد
گه درصف راست اختلال آید
❈۶❈
آشوب فتد به زلف یار اما
این فتنه مؤید جمال آید
باری نکنم نهان که سوی ما
هر فیض که آید ازشمال آید
کامنت ها