ملکالشعرا بهار:چون خصم قوی گشت از او دست نگهدار و آزرده مکن مشت گرامی به حجر بر
❈۱❈
چون خصم قوی گشت از او دست نگهدار
و آزرده مکن مشت گرامی به حجر بر
بگذار که پیش آیدش از بخت فتوری
آنگه بکنش پوست به یک لمح بصر بر
❈۲❈
زان پیش که بدخواه به تو چاشت گذارد
بگذار بر او شام و ممان تا به سحر بر
گویند که نادان را عقل از عقب آید
آنگه که فرو ماند مسکین به خطر بر
❈۳❈
بر مردم احمق چو رود سالی گوید
من پار بدم احمق و ماندم به ضرر بر
وین طرفه که هرسال نو این گفته شود نو
تا بگذردش عمر به بوک و به مگر بر
❈۴❈
فرصت مده از دست و نگه کن که چه خوش گفت
آن مشتزن پیر به فرزانه پسر بر
مشتی که پس از جنگ فرا یاد تو آید
باید زدن آن مشت ز تشویر بسر بر
کامنت ها