گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:چون ‌ز حبس ‌جوان ‌سه سال گذشت مدت حبس او ، به آخر گشت

❈۱❈
چون ‌ز حبس ‌جوان ‌سه سال گذشت مدت حبس او ، به آخر گشت
تاخت بیرون ز حبس بیچاره بی‌سرانجام و عور و آواره
❈۲❈
خانه بر باد و زن طلاق و فقیر بی‌نصیب از نقیر و از قطمیر
یکی از دوستان رسیدش پیش مرد ازوجست‌حال‌همسرخوا
❈۳❈
گفت دادی طلاق و شوی گرفت چندگاهی ز خلق روی گرفت
رفت شویش شبی به مهمانی شب سیه بود وسرد و بارانی
❈۴❈
بستر خود به زیر طاقی برد طاق بر وی فتاد و بیدین مرد
مَرد مُرد و ضعیفه​ی مسکین گشت‌در «شهر نو» کرایه‌نشین
❈۵❈
شد از این داستان دلش به ‌دو نیم تاخت نزدیک دوستان قدیم
دید آن‌ جمله مردمی شده‌اند صاحب‌خانه و زن و فرزند
❈۶❈
همه فارغ ز رادع و زاجر آن یکی کاسب آن یکی تاجر
چون رفیق قدیم را دیدند چون گل نوشکفته خندیدند
❈۷❈
رحم کردند بر ندامت او شکرکردند بر سلامت او
جان و کالا و مسکنش دادند به از اول یکی زنش دادند
❈۸❈
ساختندش شریک در مکسب کاسبی گشت صاحب منصب
پشت پا زد به خدمت دولت کند دندان ز نعمت دولت

فایل صوتی منظومه‌ها بخش ۴۲ - عاقبت کار وجدان‌فروش و رها شدن رفیق از بند

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها