گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:بود محمود زابلستانی بنده زادی چنان که می‌دانی

❈۱❈
بود محمود زابلستانی بنده زادی چنان که می‌دانی
پدرش را کس از بدی اندام نخرید آن زمان که بود غلام
❈۲❈
گشت محمود هم‌نشان پدر زرد روی و دراز و بدمنظر
چون که شد صیت او بلندآهنک وز خراسان گرفت تا لب گنگ
❈۳❈
خویشتن را یکی درآینه دید زشتی خویش را معاینه دید
گفت روزی وزیر دانا را که بد آمد ز روی ما، ما را
❈۴❈
زردرویی به روی ما بد کرد نتوان لیک شکوه از خود کرد
پادشه را صباحتی باید که بدو مهر خلق بگراید
❈۵❈
ای دربغا کزین دژم رویم نکشد مهر مردمان سویم
گفت با او وزیر روشن‌رای باد پاینده عمر بارخدای
❈۶❈
چاره این دمامت آسان‌ست خود علاجش به دست سلطانست
پیش این رنگ و پیش این رخسار پرده برکش ز دست گوهربار
❈۷❈
گنجت آکنده است و دخل فراخ کشورت پهن و لشگرت گستاخ
خویشتن را به گنج نامی کن در بر مردمان گرامی کن
❈۸❈
با زر سرخ سرخ‌رو گردی زر نکو بخش تا نکو گردی
از کرم خلق درپذیرندت رو کرم کن که دوست گیرندت
❈۹❈
پادشه گفته وزیر شنید جود و احسان بکرد و شد جاوید

فایل صوتی منظومه‌ها بخش ۵۹ - حکایت جود و بخشش محمود

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها