ملک‌الشعرا بهار:چون اساس زمانه گشت درست عدل و ظلم اندر آن تعین جست
❈۱❈
چون اساس زمانه گشت درست
عدل و ظلم اندر آن تعین جست
جذب و دفعی به روی کار آمد
چرخ و اجرام آشکار آمد
❈۲❈
اختری راست و اختری کج رفت
و اختری مارپیچ و معوج رفت
بر سر بام لاجورد نگار
گرم جنبش شدند و گشت و گذار
❈۳❈
آن که سیرش در استقامت بود
ماند باقی بر این سپهر کبود
وان که از عدل و راستی و نظام
بود بیرون، دراوفتاد از بام
❈۴❈
هرکه جز راستی نمود نماند
هرچه بیرون ز عدل بود نماند
از میان رفت ظالم و مظلوم
عدل و ترتیب ماند و نظم و رسوم
❈۵❈
هم به روی زمین ز موجودات
مردم و جانور، جماد و نبات
عادل و ظالمند و شوم و سعید
زشت و زیبا و نامفید و مفید
❈۶❈
آنچه بیرون ز نظم و قاعده است
گم شود کان تهی ز فایده است
آنچه را فایدت بود بسیار
او بگیرد به روزگار قرار
❈۷❈
هرچه بیفایده است چون کف و دود
از جهان ناپدید گردد زود
هرکه از عقل دستیار گرفت
در صف راستان قرار گرفت
❈۸❈
تهی از ظلم و جهل می گردد
زندگانیش سهل می گردد
ظلم جهل است و جهل تاریک است
راه این فرقه سخت باریک است
کامنت ها