گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ملک‌الشعرا بهار:چو اسفندیار آن شه نیک‌بخت به باغ مهی خسروانی درخت

❈۱❈
چو اسفندیار آن شه نیک‌بخت به باغ مهی خسروانی درخت
فروزندهٔ چهر دین بهی فرازندهٔ چتر شاهنشهی
❈۲❈
فزایندهٔ کشور باستان به هر جای در پر دلی داستان
به رویینه دز آتش افروخته بر و بوم ارجاسبی سوخته
❈۳❈
فتالندهٔ جنگ گندآوران رهاننده مهربان خواهران
به‌مردی گشوده ره هفت خوان برید‌ه سر اژدهای دمان
❈۴❈
خم آورده در پیش یزدان‌، سرا زده بوسه بر دست پیغمبرا
به رزمی کجا ناستوده پدر فرستادش اندر دم جانور
❈۵❈
بر آن شوم پیکار زابلستان ز تیر گز رستم داستان
فروخفتش آن نرگسان دژم نگون کشت آن زردهشتی علم
❈۶❈
پشوتن برادرش بر سر دوید به زاری گریبان خفتان درید
ز یکسوی بهمن بیامد دوان بدو مرمرش جوی خونین روان
❈۷❈
فرو مانده زال اندر آن کارکرد ز دستان و این گنبد لاجورد
ز پیشینه گفتار موبد به بیم ز بد روزی پور، دل بردو نیم
❈۸❈
که هرکس که‌خون یل اسفندیار بریزد ورا بشگرد روزگار
شه اسفندیار اندر آن خاک گرم فتاده‌ چنان‌ چون‌ به‌ خون خفته غرم
❈۹❈
بدوگونه‌اش زعفران بیخته بر آن زعفران سرخ می ریخته
دوچشمش چو دو جوی وزان هر دو جوی دو سیلاب‌ خون‌ تاخته بر دو روی
❈۱۰❈
بدو چشم دست و به‌دست دگر خدنگی ز خون‌سرخ‌، پیکان وپر
خم آورده پشت وکشیده دو ران دو آهو غنوده به خواب گران
❈۱۱❈
ناتمام‌

فایل صوتی مثنویات شمارهٔ ۶۷ - داستان رستم و اسفندیار

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها