ملک‌الشعرا بهار:عیدنوروزاست هر روزی به ما نوروز باد شام ایران روز باد
❈۱❈
عیدنوروزاست هر روزی به ما نوروز باد
شام ایران روز باد
پنجمین سال حیات ما به ما فیروز باد
روز ما بهروز باد
❈۲❈
برق‌تیغ ماجهان پرداز و دشمن‌سوز باد
جیش ما کین توز باد
سال استقلال ما را باد آغاز بهار
با نسیم افتخار
❈۳❈
یاد باد آن نوبهار رفته وان پژمرده باغ
وآن خزان‌تیز چنگ
وان همه محنت که بر بلبل رسید از جور زاغ
در ره ناموس و ننگ
❈۴❈
وان ز خون نوجوانان برکران باغ و راغ
لاله های‌رنگ رنگ
وان ز قد راد مردان درکنار جوببار
سروهای خاکسار
❈۵❈
یاد باد آن باغبان کزکینه آتش درفکند
در فضای این چمن
وان نسیم مهرگان کامد و از بیخ کند
لاله و سرو سمن
❈۶❈
آن یکی بر هرزه کرد انباز رنج سخت، بند
گلبنان ممتحن
وان‌دگر بر خیره کرد آوبز چوب خشک دار
میوه‌های خوشگوار
❈۷❈
بر کران گلشن تبریز آتش درگرفت
از نسیم جور شاه
کشت از آن آتش که ناگه اندران کشور گرفت
خون مسکینان تباه
❈۸❈
چون ز مردی و دلیری ره برآن لشکر گرفت
لشگر مشروطه‌خواه
لشکر همسایه ناگه سر برآورد ازکنار
با هزاران گیر و دار
❈۹❈
کاین منم افشرده پا اندر ره صلح و وداد
نیست‌ازمن خوف و بیم
آمدستم تا ببندم ره بر آشوب و فساد
بر طریق مستقیم
❈۱۰❈
اله اله ز آن تطاول، اله اله زان عناد
ای خداوند کریم
این‌چه جوراست و عداوت این‌چه بغض‌است ونقار
زبن کروه بار بار
❈۱۱❈
اندک اندک زین بهانه سوی قزوین کرد روی
وحشیانه‌جیش‌روس
در شمال ملک ما افتاد ز ایشان های و هوی
ای‌درپغ‌وای‌فسوس
❈۱۲❈
درخراسان هم در آن هنگامه روس خیره‌پوی
ازستم‌بنواخت کوس
حامی اشرار شد و افکند در مشهد شرار
نی نهان، بل آشکار
❈۱۳❈
یاد بادا آن مه خرداد و آن جان باختن
در ره ناموس و دین
وان به سوی قبهٔ الاسلام توپ انداختن
بر عناد مسلمین
❈۱۴❈
قومی از بی‌دانشی کار وطن را ساختن
نیز قومی در کمین
تا که میدانی به دست آرند در آن گیر و دار
غافل‌ازانجام کار
❈۱۵❈
غافل از این کاسمان هر روز بازی‌ها کند
برخلاف رای مرد
ملت بیدار دل، گردن فرازی‌ها کند
روز پیکار و نبرد
❈۱۶❈
کردگار دادگستر, کارسازی‌ها کند
بر مرام اهل درد
تاکه اهل درد راگردد زمانه سازگار
چرخ، رام و بخت، یار
❈۱۷❈
یاد باد و شاد باد آن سرو آزاد وطن
حضرت ستارخان
آن که داد از رادی و مردانگی داد وطن
اندر آذربایجان
❈۱۸❈
راد باقرخان کزو شد سخت بنیاد وطن
شاد بادا جاودان
یاد بادا ملت تبریز و آن مردان کار
مایه‌های افتخار
❈۱۹❈
یاد باد آن جیش گیلان وآن همه غرنده شیر
وان یورش های بزرگ
وان مهین سردار اسعد وان سپهدار دلیر
وان جوانان سترگ
❈۲۰❈
یادباد آن در سفارتخانه از جان گشته سیر
چون ز شیر آشفته گرگ
وان حمایت پیشگان همسایگان دوستار
بوده او را در جوار
❈۲۱❈
یاد بادا آن طبیب روسی عیسی نفس
وان رحیم دردمند
وان دوای روح‌پرورکش نباشد دسترس
جزکه‌بیماری نژند
❈۲۲❈
وان شفای عاجل و جنگ‌آوری‌های سپس
وآن‌همه رنج وگزند
وان بهانه جستن و آوردن اندر آن دیار
لشکروحشی‌شعار
❈۲۳❈
اینک اینک سال نوشد آفرین بر سال نو
هم بر این اقبال نو
سال نو هردم زند بر ملک ایران فال نو
دل کند آمال نو
❈۲۴❈
ماضی ماکهنه شد بنگر به استقبال نو
فر و استقلال نو
فر و استقلال نو باشد در استقبال کار
منت از پروردگار
❈۲۵❈
هم‌جواران را به‌ما انصاف کاری هست نیست
رو بکن کار دگر
قوم مغرب را بر اهل شرق یاری هست نیست
رو بجو یار دگر
❈۲۶❈
خو‌د خریداری برین افغان و زاری هست نیست
رو به بازار دگر
زان که کس را دل به حال کس نمی‌سوزد، بهار
کار باید کرد کار
کامنت ها