ملکالشعرا بهار:برخاست خروس صبح برخیز ای دوست ز انگور بگیر خون و ده در رگ و پوست
❈۱❈
برخاست خروس صبح برخیز ای دوست
ز انگور بگیر خون و ده در رگ و پوست
عشق من و تو قصهٔ مشت است و درفش
جور تو و دل صحبت سنگ است و سبوست
کامنت ها