گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

ابوالفضل بیهقی:و سلطان منشوری فرستاد بنام سپاه سالار غازی بولایت بلخ و سمنگان‌، و کسان وی آنرا ببلخ...

و سلطان منشوری فرستاد بنام سپاه سالار غازی بولایت بلخ و سمنگان‌، و کسان وی آنرا ببلخ بردند بزودی تا بنام وی خطبه کنند.
و کارها پیش گرفتند، و سخن همه سخن غازی بود و خلوتها در حدیث لشکر با وی میرفت. و پدریان را نیک از آن درد میآمد و می‌ژکیدند و آخر بیفگندندش‌، چنانکه بیارم پس از این. و سعید صرّاف کدخدای‌ غازی بآسمان شد و لکلّ قوم یوم‌ . و الحق نه نازیبا بود در کار، امّا یک چیز خطا کرد که او را بفریفتند تا بر خداوندش مشرف‌ باشد و فریفته شد بخلعتی و ساخت زر که یافت، این مشرفی‌ بکرد و خداوندش در دلو شد و او نیز. و چاکرپیشه را پیرایه بزرگتر راستی است.
و از پس برافتادن سپاه سالار غازی، سعید در آسیای روزگار بگشت و خاست و افتاد و بر شغل بود و نبود تا بعد العزّ و الرّفعة صار حارس الدّجلة . اکنون در سنه خمسین‌ بمولتان‌ است در خدمت خواجه عمید عبد الرزاق‌ که چند سال است که ندیمی او میکند بیغوله‌ و دم قناعتی گرفته‌ . و شمایان‌ را ازین اخبار تفصیلی دارم سخت روشن، چنانکه آورده آید، ان شاء اللّه تعالی‌ .
و کار وزیر حسنک آشفته گشت که بروزگار جوانی ناکردنیها کرده بود و زبان نگاه ناداشته و این سلطان بزرگ محتشم را خیر خیر بیازرده. و شاعر نیکو میگوید، شعر:
❈۱❈
احفظ لسانک لا تقول فتبتلی‌ انّ البلاء موکّل بالمنطق‌
و دیگر در باب جوانان بغایت نیکو گفته است، شعر: انّ الامور اذ الاحداث دبّرها
دون الشّیوخ تری فی بعضها خللا
و از بو علی اسحق شنودم، گفت: بو محمد میکائیل گفتی «چه جای بعض است که فی کلّها خللا .» و وزیر بو سهل زوزنی‌ با وزیر حسنک معزول سخت بد بود که در روزگار وزارت بر وی استخفافها کردی، تا خشم سلطان را بر وی دائمی میداشت و ببلخ رسانید بدو آنچه رسانید. اکنون بعاجل الحال‌ بو سهل فرمود تا وزیر حسنک را به علی رایض‌ سپردند که چاکر بو سهل بود، تا او را بخانه خویش برد و بدو هر چیزی رسانید از انواع استخفاف. و بو سهل زوزنی را در آنچه رفت، مردمان در زبان گرفتند و بد گفتند که مردمان بزرگ نام بدان گرفتند که چون بر دشمن دست یافتند، نیکویی کردند که آن نیکویی بزرگتر از استخفاف باشد، و العفو عند القدرة سخت ستوده است‌ و نیز آمده است در امثال که گفته‌اند: اذا ملکت فأسجع‌، اما بو سهل چون این واجب نداشت و دل بر وی خوش کرد بمکافات، نه بو سهل ماند و نه حسنک. و من این فصول از آن جهت راندم که مگر کسی را بکار آید.

فایل صوتی تاریخ بیهقی بخش ۲۴ - آشفته شدن کار وزیر حسنک

تصاویر

کامنت ها