بهرام سالکی:بیا که کار جهان را رها کنیم ای دوست به عیش و خنده ، فلک را جزا کنیم ای دوست
❈۱❈
بیا که کار جهان را رها کنیم ای دوست
به عیش و خنده ، فلک را جزا کنیم ای دوست
مِیی خوریم به کوریّ چشم دَهر حسود
به جانِ ساقی مجلس ، دعا کنیم ای دوست
❈۲❈
چو توبهٔ سحری ، وقت شام میشکند
بگو که کوشش باطل چرا کنیم ای دوست؟
دل از غمت شده لبریز ، غم دگر مفرست
مجال دِه که غمت ، جابجا کنیم ای دوست
❈۳❈
شبِ فراقِ تو با دل قرار بنهادیم
که جان به راه وصالت فدا کنیم ای دوست
روا نبود ز هجر تو آنچه بر ما رفت
تو گر روا بکنی ما روا کنیم ای دوست
❈۴❈
جفا بکن که به دل عهد بستهایم امشب
که در ازای جفایت وفا کنیم ای دوست
بر آن سَریم چو « سالک » که وقف عشق شویم
و عُمر بر سر این ماجرا کنیم ای دوست
❈۵❈
زمستان ۱۳۹۶
کامنت ها