بهرام سالکی:
❈۱❈
بَر در ِ انعام دنیا میروی؟ (۱)
کز عطایش صاحب ثروت شوی؟
❈۲❈
نیست امّیدی به مال و نعمتش
زحمتش نقدست و نسیه ، رحمتش
لطف و بخشایش ازین سفله مجو (۲)
خوش خیالستی ، کَرَم؟ آن هم از او؟
❈۳❈
گر ازو خواهی حُطام دنیوی (۳)
پاسخی جز « لَن ترانی » نشنوی (۴)
او نخوانده درس اکرام و دَهِش (۵)
مُمسِک است و بیمَرام و بَدمَنش (۶)
❈۴❈
کِی کَرَم دیدی تو از این چشم تنگ؟
در نیاید بیگمان چربی ز سنگ (۷)
زر نشانش دِه که بنماید ، مِسَش
یوسف ار بیند ، بَـرَد در مَحبَسش!
❈۵❈
گر بخواهد نیک احسانت کند
بر لب جو ، آب مهمانت کند (۸)
چون رَسی در محضر گردون پیر
درب جیب خویش را محکم بگیر!
❈۶❈
خواهی از دستش بمانی در امان
رُو دعایی بهر دفع شرّ بخوان
****
قصّهای را در کتابی دیدهام
❈۷❈
یا گمانم از کسی بشنیدهام
مادران را ، یک شب عزرائیل گفت
هر که خواهد ،بَخشَمش فرزندِ مُفت
در جوابش مادری فرتوت و پیر
❈۸❈
گفت فرزند مرا از من مگیر...
نذر و احسان تو ارزانیت باد
از تو کِی خیری رسد ، عزّت زیاد!
❈۹❈
***********
۱ - اِنعام: بخشش
۲ - سفله: پست - فرومایه
۳ - حطام دنیوی: مال و منال دنیا
۴ - لَن ترانی: هرگز نبینی مرا. مأخوذ از آیه: لمَّا جاء مُوسی لِمیقاتِنا وَکلّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ اَرنی اَنظُر الیکَ قالَ لَن تَرانی ... قرآن کریم ۷ / ۱۴۳
۴ - لَن ترانی: هرگز نبینی مرا. مأخوذ از آیه: لمَّا جاء مُوسی لِمیقاتِنا وَکلّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ اَرنی اَنظُر الیکَ قالَ لَن تَرانی ... قرآن کریم ۷ / ۱۴۳
و هنگامی که موسی برای میعاد ما آمد و پروردگارش با او تکلّم کرد گفت: پروردگارا، خود را به من بنما تا به تو نظر کنم. خداوند فرمود: هرگز مرا نخواهی دید...
در تداول عامه فارسی زبانان به کم محلی و بی توجهی و بد و بیراه گفتن معنا می شود. ( لغت نامه دهخدا )
در تداول عامه فارسی زبانان به کم محلی و بی توجهی و بد و بیراه گفتن معنا می شود. ( لغت نامه دهخدا )
❈۱۰❈
۵ - اکرام - دهش: بخشش کردن - بخشندگی
۶ - مُمسک: خسیس - بخیل
۷ - چربی ز سنگ درآوردن یا درآمدن ، کنایه به امری محال است که در زبان فارسی ضرب المثل شده است و در مورد افراد خسیس به کار می رود.
۸ - مهمان منی به آب آن هم لب جو ( امثال و حِکَم دهخدا )
۸ - مهمان منی به آب آن هم لب جو ( امثال و حِکَم دهخدا )
کامنت ها