بهرام سالکی:
❈۱❈
گفت آن « نوشیعه » را مرد یهود
از علی (ع) گو ، شرح احوالش چه بود؟
❈۲❈
در خلافت ، او خلیفه چندُمست؟
یا در آن محراب ، فرقش را که خَست؟ (۱)
شیعه گفتش: من ندانم چند و چون
قصّهای گویم ازو غرقه به خون!
❈۳❈
وین خبر از اهل سُنـّت آورم (۲)
تا به تصدیقش نگردی منکِرم! (۳)
او همان بودی به دشت کربلا !
در مصاف لشکر آلِ عبا !
❈۴❈
آمد از کوفه به پیکار حسین (ع) !
شد شهید تیغ خونبار حسین (ع) !
❈۵❈
***********
۱ - خستن: مجروح کردن - خست: زخمی کرد
۲ - شیعه برای حقانیت دلایل خود ، گاه روایات و احادیثی از علمای اهل تسنن که موافق با ادعاهای اوست ، نقل میکند و آوردن خبر یا سند از اهل سنّت به معنای ارائه کردن سندی معتبر است.
۳ - تصدیق: به راستی و درستی امری گواهی دادن
۳ - تصدیق: به راستی و درستی امری گواهی دادن
۳ - منکر: انکارکننده
کامنت ها