بهرام سالکی:
❈۱❈
آن یکی گفتا که من پیغمبرم
در نَبوّت ، از رسولان برترم
❈۲❈
گر محمد (ص) خاتم پیغمبریست (۱)
در وثوق این سخن تردید نیست (۲)
لیک ، من قدری ازو خاتمترم!
من نبیّ دُور بعدِ آخرم (۳)
❈۳❈
مردمان گفتند یک مُعجز بیار
تا شویم از جان شما را یار غار (۴)
گفت: من را نیست وحی و دفتری
یا عصایی که بگردد اژدری (۵)
❈۴❈
لیک فرمان می دهم اشجار را (۶)
تا دوان آیند بر درگاه ما
حال ، امری میکنم بر آن درخت
نزد ما آید بدون فُوت وقت (۷)
❈۵❈
****
پس صدا کردی به آوازی رسا:
ای درخت ، اینک به پیش ما بیا...
این سعادت شد نصیبت ای گیاه
❈۶❈
تا ز خاک اکنون رَسی بر اوج ماه
هر شجر را نیست توفیقی چنین
تا که گردد با رسولی همنشین
گر پَر ِ پَرواز بخشیدت فلک
❈۷❈
همتّی کُن ، بال بگشا تا مَلک (۸)
گر رَسی بر محضر پیغمبرت
میشود تابان به عالم ، اخترت
همگنانت بر تو حسرت میخورند
❈۸❈
بعد ازین نامت به نیکی میبَرند
****
شد ازو اصرار و از سوی نبات (۹)
آنچه ظاهر شد سکون بود و ثبات
❈۹❈
بار دیگر بانگ زد بر آن شجر
بانگ کِی دارد اثر ، بر گوش کر؟
گر ندایی از حجر بشنیدهای (۱٠)
زآن شجر هم جا به جایی دیدهای
❈۱۰❈
پس نبی گفتا که شاید این درخت
تنبل و تنپرور است و تیرهبخت
یا که باشد بادِ نخوت در سرش
تا کِی این آتش کند خاکسترش؟
❈۱۱❈
او چو ما ، گر خُلق نیکو داشتی
دست ازین خیرهسری برداشتی
گر چه باشد خودپسند و بَدمنش
نیست لایق بهر طعن و سرزنش
❈۱۲❈
ما رسولان اهل خودخواهی نِهایم
با چنین رفتارها بیگانهایم
تا برای این شجر الگو شویم (۱۱)
او نیامد ما به نزدش میرویم
❈۱۳❈
***********
۱ - خاتم: ختم کننده - یکی از القاب حضرت محمد (ص) که پایان دهنده امر رسالت بودند.
❈۱۴❈
۲ - وثوق: صحت و درستی
۳ -... لیس نبی بعدی:... بعد از من پیامبری نخواهد بود.
۴ - یار غار: لقب ابوبکر که یار غار حضرت رسول (ص) بودند. - یار غار ( ضرب المثلی است )
۵ - اشاره به معجزهٔ حضرت موسی که عصایش را به مار تبدیل کرد.
۵ - اشاره به معجزهٔ حضرت موسی که عصایش را به مار تبدیل کرد.
۶ - شجر: درخت - اشجار: درختان
۷ - از نظر قواعد ادبی ، کلمات « درخت » و « وقت » نمیتوانند قافیهٔ دو مصرع یک بیت باشند. اما این دو واژه با قرابت آواییشان ، به عنوان قافیههای دو مصرع این بیت به کار گرفته شدهاند و با خوشنشینی و هم نواییشان ، اصراری برای تغییر آن نداشتم.
۷ - از نظر قواعد ادبی ، کلمات « درخت » و « وقت » نمیتوانند قافیهٔ دو مصرع یک بیت باشند. اما این دو واژه با قرابت آواییشان ، به عنوان قافیههای دو مصرع این بیت به کار گرفته شدهاند و با خوشنشینی و هم نواییشان ، اصراری برای تغییر آن نداشتم.
نمونهای از مثنوی مولانا:
از کمال طالع و اقبال و بخت
او ایازی بود و شه محمود وقت
۸ - تا مَلَک: تا فرشتهها - مجازا به معنی عروج کردن و ارتقاء مقام و معنویت است .
۸ - تا مَلَک: تا فرشتهها - مجازا به معنی عروج کردن و ارتقاء مقام و معنویت است .
۹ - نبات: هر سبزه و درخت که از زمین بروید. در اینجا به معنی درخت آمده است.
ز موج بحر کف تو چو نشو یافت نمی
نبات سدره و طوبی گرفت نشو و نما (عطار)
ز موج بحر کف تو چو نشو یافت نمی
نبات سدره و طوبی گرفت نشو و نما (عطار)
❈۱۵❈
سدره و طوبی: نام دو درخت در بهشت
۱٠ - حجر: سنگ
۱۱ - الگو: ( لغتی به زبان ترکی ) سرمشق - نمونه
کامنت ها