بیدل دهلوی:نامم هوس نگین ندارد نظمم چو نفس زمین ندارد
❈۱❈
نامم هوس نگین ندارد
نظمم چو نفس زمین ندارد
همت چه فرازد از تکلف
دامان سپهر چین ندارد
❈۲❈
هستی جز شبهه نیست لیکن
بر شبهه کسی یقین ندارد
در طبع لئیم شرم کس نیست
خست عرق جبین ندارد
❈۳❈
هرچند به دامنش بپوشی
دست کرم آستین ندارد
درد وطن ازشکسته دل پرس
چنی جز مو ز چین ندارد
❈۴❈
هر سو نظر افکنی اسیریم
صیادی ما کمین ندارد
خود خصم خودیم ورنهگردون
با خلق ضعیف کین ندارد
❈۵❈
عیش و الم از تو پیش رفتهست
فرصت دم واپسین ندارد
عیش و الم از تو پیش رفتهست
فرصت دم واپسین ندارد
❈۶❈
ما و تو خراب اعتقادیم
بت، کار به کفر و دین ندارد
تعداد به عالم احد نیست
او در هرجاست این ندارد
❈۷❈
هر جلوه که ناگزیر اویی
خواهی دیدن ببین ندارد
شوقیست ترانهسنج فطرت
بیدل سر آفرین ندارد
کامنت ها