گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:غبار ما به جز این پر شکستنی‌که ندارد کجا رود به امید نشستنی‌که ندارد

❈۱❈
غبار ما به جز این پر شکستنی‌که ندارد کجا رود به امید نشستنی‌که ندارد
هزار قافله پا درگل است و می‌رود از خود به فرصت و نفس بار بستنی‌که ندارد
❈۲❈
چه زخمهاکه نچیده‌ست دل به فرقت یاران ز ناخن المی سینه خستنی ‌که ندارد
سپند مجمر تصویرهمچو من به‌که نالد ز وحشتی‌که فسرده‌ست و جستنی‌که ندارد
❈۳❈
گذشته است جهانی ز اوج منتظر عنقا به بال دعوی از خویش رستنی ‌که ندارد
اسیر حرص چه‌کوشش‌کند به ناز رهایی بر این دکان هوس دل نبستنی ‌که ندارد
❈۴❈
به حیرتم چه فسون است دام حیرت بیدل تعلقی که نبودش‌، گسستنی که ندارد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها