بیدل دهلوی:حرص اگر بر عطش غلو دارد شرم آبی دگر به جو دارد
❈۱❈
حرص اگر بر عطش غلو دارد
شرم آبی دگر به جو دارد
گوشهٔ دامن قناعت گیر
خاک این وادی آبرو دارد
❈۲❈
خار خار خیال پوچ بلاست
آه زان دل که آرزو دارد
نیست این بحر بی شنای حباب
سر بیمغز همکدو دارد
❈۳❈
رنگ گل بی تو بی دماغم کرد
خون این زخم تازه بو دارد
دست میباید از جهان شستن
رفع آلایش این وضو دارد
❈۴❈
ساز اقبال بی شکستی نیست
چیستی اعتبار مو دارد
بیرواج جهان عنصریایم
جنس ما گرد چارسو دارد
❈۵❈
اوج بنیاد ما ، نگونساریست
موی سر، سوی خاک رو، دارد
از نفس رست و رفت به باد
ریشهٔ ما همین نمو دارد
❈۶❈
برکه نالد نیاز ما یارب
دادرس پر به ناز خو دارد
خاک ناگشته پاک نتوان شد
زاهدان! آب هم وضو دارد
❈۷❈
هرکجاییم زین چمن دوریم
ما و من رنگ و بوی و دارد
بیدل اینحرف و صوت چیزینیست
خامشی معنی مگو دارد
کامنت ها