گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

بیدل دهلوی:هرجا نفسی هست ز هستی‌ گله دارد دیوانه و هشیار همین سلسله دارد

❈۱❈
هرجا نفسی هست ز هستی‌ گله دارد دیوانه و هشیار همین سلسله دارد
پیچیده به پای طلبم دامن دشتی کز آبله صد ریگ روان قافله دارد
❈۲❈
معذورم اگر طاقت رفتار ندارم چون شمع ز سر تا قدمم آبله دارد
بیتابی دل سنگ ره بیخبریهاست از وضع جرس قافلهٔ ما گله دارد
❈۳❈
بیگانهٔ کیفیت غیب است شهادت چندان که زبان تو ز دل فاصله دارد
محمل‌کش تسلیم ز خود رفتن اشکیم این قافله یک لغزش پا راحله دارد
❈۴❈
در وادی فرصت سر و برگ قدمی نیست دل می‌رود و دست فسوس آبله دارد
بر وحشت ما خرده مگیرید که عاشق چون اشک همین یک دل بی‌حوصله دارد
❈۵❈
یک‌چند تو هم خانه به‌دوش‌من و ما باش آفاق در آواز جرس قافله دارد
دردسر گل چند دهد نالهٔ بلبل بیدل غزل ما نشنیدن صله دارد

فایل صوتی غزلیات غزل شمارهٔ ۱۰۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها