بیدل دهلوی:به محفلی‌که فضولی قدح به دست نگیرد خمار اگر عسس آید برون که مست نگیرد
❈۱❈
به محفلی‌که فضولی قدح به دست نگیرد
خمار اگر عسس آید برون که مست نگیرد
بساز با دل خرسندی از جهان تعین
که چون کلاهش اگر بشکنی شکست نگیرد
❈۲❈
به رنگی آینه پردازده که تا به قیامت
جریده‌ات چو عدم نقش هرچه هست نگیرد
گشاد دست‌و دل است انجمن‌طرازی مشرب
کس این قدح به‌کف آستین‌پرست نگیرد
❈۳❈
دگر امید چه دارد به صیدگاه تخیل
کسی که ماهی بحر گمان به شست نگیرد
کجاست جز سر تسلیم ما به راه محبت
فتاده‌ای که کسش جز غبار دست نگیرد
❈۴❈
به صیدگاه طلب مگسل از رسایی همت
که غیر عقدهٔ دل رشته چون گسست نگیرد
ندید قطره ز قعر محیط غیر فسردن
چه ممکن است‌که دل در جهان پست نگیرد
❈۵❈
سیه مکن ورق امتحان آینه بیدل
که مشق خامهٔ سعی نفس نشست نگیرد
کامنت ها